کد مطلب:330929 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:760

بخش اول : جایگاه مساجد


واژه شناسی

واژه مسجد در لغت ، اسم مكان سجد یسجد به معنای جایگاه سجده و محل عبادت است و از قاعده معروف اسم زمان و مكان در فعل ثلاثی مجرد مضموم العین مستثناست . البته ، لغت دانان بزرگی مانند فراء برآنند كه مسجد به فتح عین الفعل نیز جایز است ، اگر چه با این تلفظ تاكنون استعمال نشده است (4) ؛ به گفته سیبویه هر گاه فعل و عمل در این واژه مورد نظر نباشد، طبق قیاس ، مفتوح خوانده می شود. (5)

در تعریف لغوی مسجد در معاجم و فرهنگ های لغت تعابیر گوناگون وجود دارد كه در واقع ، تمامی آنها به یك معنا بازگش می كند. زجاج در تعریف مسجد می گوید:

كل موضع یتعبد فیه فهو مسجد. (6)

و ابن اعرابی گفته است .

المسجد یفتح الجیم ، محراب البیوت و مصلی الجماعات . (7)

و در مفردات راغب اصفهانی آمده است :

المسجد موضع الصلاة اعتبارا بالسجود . (8)

به این ترتیب ، مسجد كه در زبان عربی اسم مكان مشتق از ریشه ثلاثی مجرد سجد است ، در زبان فارسی به معنای جایگاه نماز و محل عبادت به كار رفته است . در اینكه چرا كلمه مسجد برای مكان عبادت و محل نماز استعمال شده است ، گفته اند: از آنجا كه سجود، شریفترین و مهمترین اركان نماز است ، در آن بیش از دیگر افعال نماز انسان به خداوند نزدیك می شود، لذا اسم مكان را از این فعل اتخاذ و بر محل عبادت و نماز اطلاق كرده اند. (9)

در اصطلاح عرفی ، مسجد عبادتگاه خاص مسلمانان است ، ولی در قرآن كریم بر معابد اهل كتاب نیز اطلاق شده است :

قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذن علیهم مسجدا . (10)

آنان كه به واقع احوال اصحاب كهف اطلاع یافتند، گفتند: به یادگار آنان برایشان مسجدی می سازیم ؛ و:

سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی باركنا حوله لنریه من آیاتنا... (11)

پاك و منزه است خدای كه شبی بنده خود - محمد - صلی الله علیه و آله -، را از مسجد حرام به مسجد اقصی كه پیرامونش را مبارك و پر نعمت ساخت ، سیر داد تا آیاتمان را به او بنمایانیم .

اصطلاح شرعی ، مسجد به مكان معین و موقوف برای نماز اطلاق شده ، چنانكه در متون فقهی در این باب آمده است :

المراد بالمسجد المكان الموقوف علی كافة المسلمین للصلاة . (12)

گذشته از واژه مسجد، گاه جامع نیز بر این مكان اطلاق شده است . در واقع جامع صفت برای مسجد بزرگی است كه در آن نماز جمعه بر پا می شود.

گفته می شود، این واژه را نخستین بار خلیفه دوم ، هنگامی كه دستور بنای مساجد جامع را برای برگزاری نماز جمعه به والیان و استانداران شهرهای اسلامی صادر كرد، به كار برد. بنابر روایات تاریخی ، عمر ضمن بخشنامه ای از كارگزاران خود در سرزمین های گشوده شده و دیگر شهرهای نو بنیاد خواست كه مسجدی مخصوص نماز جمعه و مساجدی دیگری برای برگزاری نمازهای یومیه در میان قبایل بنا نهند و هنگامی كه روز جمعه فرا رسید، مردم در مسجد الجماعه برای ادای نماز جمعه گرد هم آیند. (13)

ولی به گفته مؤ رخان ، خود مردم این اصطلاح را از آغاز به كار گرفتند و به مساجدی كه محل اقامه نماز جمعه بود، مسجد جامع یا جامع اطلاق كردند؛ به تدریج كه حكومت اسلامی گسترش و شمار مسلمانان افزایش ‍ یافت ، شمار مساجد نیز در سرزمین های اسلامی رو به فزونی گذاشت ، همچنین الفاظی كه برای مكان های عبادت به كار می رفت بیشتر شد، به طوری كه با گذشت زمان به هر مسجدی كه در آن نماز خوانده می شد، جامع یا مسجد جامع گفتند. (14)

واژه مسجد در قرآن

واژه مسجد، جمعا 28 بار در قرآن كریم ذكر شده كه در 22 مورد به صورت مفرد (15) و در 6 مورد دیگر، به صورت جمع آمده است . (16)

در این آیات ، به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد در اسلام ، پاره ای از احكام مسجد و مسجد الحرام و احكام خاص آن ، مسجد الاقصی و مسجد اصحاب كهف ، اشاراتی شده است .

البته ، آیه های دیگری نیز در قرآن درباره مسجد و اهمیت آن آمده است كه هر چند لفظ مسجد در آنها نیامده است ، ولی بنابر مفهوم این آیات و گفته تمامی مفسران ، می توان در مورد مساجد، این آیات را نیز ذكر كرد.

از آنجا كه در این كتاب بر آن نیستیم تا به تفسیر و تبیین تمامی این آیات بپردازیم ، تنها به ذكر آیاتی كه بیانگر ابعاد گوناگون مسجد در جامعه اسلامی است ، بسنده می كنیم .

1- جایگاه مسجد در متون دینی

نخستین خانه توحید

ان اول بیت وضع للناس للذی ببكة مباركا و هدی للعالمین .

همانا نخستین خانه ای كه برای عمومی مردم قرار داده شد، همان است كه در مكه قرار دارد، و مایه بركت و هدایت جهانیان است .

و اذ جعلنا البیت مثابة للناس و اءمنا و اتخذوا من مقام ابراهیم مصلی و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل اءن طهرا بیتی للطائفین و العاكفین و الركع السجود . (17)

به خاطر بیاورید هنگامی كه ما خانه كعبه را مركز امن و امان برای مردم قرار دادیم ، و (فرمان دادیم ) از مقام ابراهیم ، نماز گاهی برای خود انتخاب كنید و ما به ابراهیم و اسماعیل علیه السلام امر كردیم كه خانه مرا برای طواف كنندگان و مجاوران و سجده كنندگان پاك و پاكیزه كنید.

همان گونه كه از این دو آیه شریفه بر می آید، خانه كعبه در مكه نخستین خانه توحید و یكتاپرستی و اول جایگاه و مركزی است كه برای پرستش ‍ خدای یگانه ساخته شده است .

در اینكه آیا این خانه از زمان حضرت آدم علیه السلام بر پا شده یا حضرت ابراهیم علیه السلام آن را بنیان كرده ، میان مفسران اختلاف است . بعضی برآنند كه بنیانگذار این خانه از ابتدا، حضرت ابراهیم علیه السلام بوده و در زمان آدم علیه السلام این خانه اصلا وجود نداشته است . (18)

برخی دیگر بر این عقیده اند كه خانه كعبه نخست به دست آدم علیه السلام ساخته شد و بر اثر مرور زمان از بین رفت ، لكن حضرت ابراهیم علیه السلام آن را تجدید بنا كرد. (19)

با شواهدی كه از آیات مختلف قرآن و روایات در این زمینه موجود است ، نظریه دوم تاءیید می شود. در قرآن به نقل از ابراهیم علیه السلام آمده است :

ربنا انی اءسكنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتك المحرم ... (20)

پروردگارا بعضی از فرزندانم را در سرزمین خشك و سوزانی ، در كنار خانه حرامت سكنی دادم .

از این آیه شریفه چنین بر می آید كه اثری از خانه كعبه به هنگام ورود ابراهیم علیه السلام با فرزندش اسماعیل علیه السلام و همسرش هاجر، در سرزمین مكه وجود داشته است .

همچنین در آیه دیگری آمده است :

و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل . (21)

و هنگامی كه ابراهیم و اسماعیل پایه های خانه را برافراشتند.

باید توجه داشت تعبیر بالا بردن قواعد (پایه ها) در این آیه ، اشارتی است به اینكه شالوده خانه كعبه ، پیش از ابراهیم علیه السلام وجود داشته و ابراهیم و فرزندانش ، آن پایه ها را بالا برده اند. امام علی علیه السلام در این مورد می فرمایند:

الا ترون ان الله سبحانه اختبر الاولین ، من لدن آدم صلوات الله علیه و الی الآخرین من هذا العالم باحجار... فجعلها بیته الحرام ثم امر آدم علیه السلام و ولده ان یثنوا اءعطافهم نحوه . (22)

آیا نمی بینید كه خداوند سبحان ، مردم جهان را از زمان آدم علیه السلام تا امروز وسیله قطعات سنگی ... امتحان كرده و این سنگ ها روی هم چیده را خانه محترم خود قرار داده است ؛ سپس ، به آدم و فرزندانش فرمان داد كه به گرد آن طواف كنند.

بنابراین ، خانه كعبه را نخست حضرت آدم علیه السلام بنا نهاد و سپس بر اثر مرور زمان فرو ریخت و بعد به دست ابراهیم علیه السلام تجدید بنا شد. در هر صورت نكته مهمی كه از این دو آیه مورد بحث ، به خوبی بر می آید و آیات دیگر و روایات نیز آن را تاءیید می كند، این است كه مسجد نخستین مركز و پایگاهی است كه به منظور عبادت و پرستش خدای یگانه در زمین نهاده شد و پیش از آن ، عبادتگاه دیگری كه كانون عبادت و نیایش موحدان و خدا پرستان باشد، وجود نداشته است ، از ابوذر روایت شده است كه از رسول اكرم صلی الله علیه و آله راجع به نخستین مسجدی كه در زمین بنیاد شده ، سؤ ال كرد. حضرت صلی الله علیه و آله فرمودند:

مسجد الحرام و پس از آن مسجد الاقصی بنا نهاد شده است . (23)

از امیر المؤ منان علی علیه السلام روایتی نقل شده است كه مردی از آن حضرت پرسید: آیا خانه كعبه ، اول خانه ای است كه در زمین ساخته شده است ؟.

امام علیه السلام فرمود:

خیر، پیش از آن هم خانه هایی بود، لكن خانه كعبه نخستین خانه مباركی است كه برای پرستش و عبادت مردمان درست بنا شده است . (24)

پرستش هدف مسجد

و اءن المساجد لله فلا تدعوا مع الله اءحدا . (25)

مساجد از آن خداست ، پس باید احدی جز او را نخوانید.

در این آیه شریفه ، مراد از دعا، عبادت و پرستش است ، زیرا در جای دیگر دعا به معنای عبادت آمده است :

و قال ربكم ادعونی اءستجب لكم ان الذین یستكبرون عن عبادتی سید خلون جهنم داخرین . (26)

پروردگارتان گفت مرا بخوانید تا دعایتان را مستجاب بكنم ، كسانی كه از عبادت من سركشی كنند بزودی با كمال خواری داخل جهنم خواهند شد.

در اینكه منظور از كلمه مساجد در این آیه چیست ، میان مفسران اختلاف است ، برخی برآنند كه منظور از مساجد تمام مكانهایی است كه در آنجا برای خدا سجده می شود و از مصادیق آن ، مسجد الحرام و سایر مسجد است . (27)

برخی مساجد را اعضای هفتگانه سجده دانسته اند. این گروه در تاءیید ادعای خود، روایتی از امام محمد تقی علیه السلام نقل می كنند كه مراد از مسجد، عضوهای هفتگانه بدن آدمی است كه در هنگام سجده باید روی زمین قرار گیرد. (28) مبیدی نیز گفته است :

مراد از مساجد، مكان هایی است كه برای نماز و ذكر خدا بنا شده است و از قتاده در تفسیر این آیه روایت كرده است كه : یهودیان و مسیحیان هنگامی كه وارد معابد خود می شدند، به خداوند شرك می ورزیدند. از این رو خداوند مؤ منان را فرمود: هنگامی كه وارد مساجد می شوید خدا را با خلوص نیت بخوانید. (29)

از مجموع آرای مفسران در این زمینه چنین استفاده می شود كه مراد از مساجد، همان مكان هایی است كه برای عبادت خداوند بنا شده است و از مصادیق آن ، مسجد الحرام و دیگر مساجد است . تفسیری كه مساجد را عضوهای هفتگانه سجده دانسته ، ممكن است از قبیل توسعه در مفهوم آیه باشد كه این معنا نیز در این آیه منظور شده است .

نكته جالب توجه اینكه ، خداوند به جهت اهمیت و فضیلت مساجد بر دیگر مكان ها، مسجد را به خود منسوب كرده و متعلق به خود دانسته است تا مزیت آن بر دیگر مكان ها روشن شود.

اختصاص مساجد به خداوند كه منزه از صفات حسی است ، جنبه سمبلیك دارد و اشارتی است بر اینكه مساجد مورد توجه خاص ذات اقدس اوست ، بنابراین ، در مساجد جز كار خدایی نباید كار دیگری صورت پذیرد و جز مصالح مسلمانان ، امر دیگری نباید مطرح شود؛ با این توضیح در تاءسیس مساجد هم نمی توان نیتی بجز خدا، و هدفی غیر از اعتلای كلمه توحید داشت .

تقوا، اساس مسجد

والذین اتخذوا مسجدا ضرارا و كفرا و تفریقا بین المؤ منین و ارصادا لمن حارب الله و رسوله من قبل و لیحلفن ان اءردنا الا الحسنی و الله یشهد انهم لكاذبون # لا تقم فیه اءبدا لمسجد اءسس علی التقوی من اءول یوم اءحق اءن تقوم فیه فیه رجال یحبون اءن یتطهروا و الله یحب المطهرین . (30)

منافقان كسانی هستند كه مسجدی ساختند به قصد زیان رساندن بر پیامبر و مؤ منان و تقویت كفر و ایجاد جدایی میان مؤ منان و كمین گاه برای كسانی كه با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه كرده بودند. آنان سوگند یاد می كنند كه نظری جز نیكی نداشته ایم ، اما خداوند گواهی می دهد كه آنان دروغ می گویند، هرگز در آن به نماز نایستاد، آن مسجدی كه از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده شایسته تر است كه در آن به نماز قیام كنی ؛ در این مسجد، مردانی هستند كه دوست دارند پاك و منزه باشند و خداوند پاكیزگان را دوست دارد.

این آیات در شاءن گروهی از منافقان است كه با توطئه های ابو عامر مسیحی و برای تحقق بخشیدن به اهداف شوم و نقشه های شیطانی خود، به ساختن مسجدی در مدینه اقدام كردند كه بعدا به نام مسجد ضرار معروف شد؛ ماجرا از این قرار است كه به هنگام ظهور قدرتمند اسلام در مدینه ، ابو عامر به شدت ناراحت شد، وی برای مبارزه با اسلام با منافقان اوس و خزرج همكاری صمیمانه ای آغاز كرد. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله هنگامی كه از نقشه ها و اهداف وی آگاه شد، در صدد تعقیب وی بر آمد، ابو عامر از مدینه گریخت و به مكه آمد و از آنجا به طائف و سرانجام به شام رفت و در آنجا رهبری منافقان مدینه را بر عهده گرفت ؛ او در نامه ای به منافقان مدینه نوشت كه لشكری از سپاهیان رم به كمكشان خواهد آمد تا محمد صلی الله علیه و آله و یارانش را از مدینه خارج سازند.

همچنین از آنان خواست برای خود مسجدی نزدیك مسجد قبا بسازند و در موقع نماز، آنجا گرد آیند و زیر نقاب مسجد، برنامه های خود را عملی كنند.

هنگامی كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله عازم غزوه تبوك بود، گروهی از این منافقان به نزد آن حضرت آمدند و به بهانه اینكه افراد ناتوان و بیمار و پیرمردان از كار افتاده نمی توانند در شب های بارانی و سرد زمستانی به مسجد قبا بیایند، از پیامبر صلی الله علیه و آله خواستند تا اجازه دهد كه مسجدی در میان قبیله خود (بنی سالم ) بسازند؛ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

اكنون آماده نبردم و اگر به خواست خداوند متعال بازگشتم ، پیش شما خواهم آمد و با شما در آن نماز خواهم گذارد.

منافقان در غیاب پیامبر صلی الله علیه و آله ساختمان مسجد را به پایان رساندند، پس از جنگ تبوك ، نزد حضرت صلی الله علیه و آله آمدند و گفتند: دوست داریم كه پیش ما بیایند و با ما در آن مسجد نماز گذارید؛ حضرت فرمود: لباس مرا بیاورید تا بپوشم و با آنان بروم .

در این هنگام آیات فوق نازل شد و پرده از نقشه پلید آنان برداشت ؛ بی درنگ پیامبر صلی الله علیه و آله گروهی از اصحاب را خواندند و به آنان دستور دادند كه مسجد را آتش بزنند و بقایای آن را ویران كنند و به جای آن برای مدتی محل زباله شد. (31)

همان گونه كه از این آیات بر می آید، بنیانگذاران این مسجد در زیر نقاب این نام مقدس ، اهداف شومی را دنبال می كردند. بر این اساس ، خداوند به پیامبرش دستور می دهد كه در چنین مسجدی كه برای زیان رساندن به مسلمانان و گستردن كفر و الحاد در جامعه اسلامی بنا شده است هرگز قیام به عبادت نكند و به جای آن شایسته است پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجدی به نماز ایستد كه اساس تقوا و هدفی الهی بنیاد شده است . به اعتقاد مفسران و تاءیید روایات معصومان علیهم السلام ، مراد از این مسجد، همان مسجد قبا است كه در مقایسه با مسجد ضرار آمده است .(32) هر چند بنابر روایات كه از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است (33) ، این احتمال نیز وجود دارد كه مراد، مسجد رسول اكرم صلی الله علیه و آله باشد؛ اما با توجه به تعبیر اول یوم در این آیه شریفه و با توجه به اینكه مسجد قبا نخستین مسجدی بود كه پس از هجرت نبوی ساخته شد، احتمال اول ، مناسبتر به نظر می رسد. سپس قرآن به ویژگی دیگر این مسجد اشاره كرد، فرموده است :

(فیه رجال یحبون ان یتطهروا...).

در اینكه مراد از طهارت در این آیه ، پاكیزگی صوری و اجتناب از پلیدی های ظاهری است یا پاك شدن از گناهان و طهارت معنوی ، در میان مفسران اختلاف است . (34) پاره ای از روایات طهارت ظاهری را تاءیید می كند (35) . البته این روایات دلیل بر منحصر بودن مفهوم آیه به این مصداق نیست ، یعنی ممكن است منظور از طهارت در اینجا هر گونه پاكیزگی از صوری و معنوی باشد.

در هر صورت ، از این بحث چنین بر می آید: مسجد كه كانون ایمان و تقوا و محیط پاكی و قداست و مركز تبلور عبودیت و نیایش در برابر پروردگار جهان است ، بایسته است كه شالوده و اساس آن بر تقوا و پاكی بنا شده باشد و پاسداران و دست اندركاران آن افرادی مؤ من ، پرهیزكار و مصمم باشند و هر گاه بنایی برای اغراض ناپاك با نام مقدس مسجد به وجود آید، باید در هدم و از بین بردن آن كوشید، چنانكه رسول خدا صلی الله علیه و آله دستور ویران كردن و به آتش كشیدن مسجد ضرار را صادر فرمودند.

آباد كردن مساجد ویرانی شرك

ما كان للمشركین اءن یعمروا مساجد الله شاهدین علی اءنفسهم بالكفر اءولئك حبطت اءعمالهم و فی النار هم خالدون # انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر و اءقام الصلاة و آتی الزكاة و لم یخش الا الله فعسی اءولئك اءن یكونوا من المهتدین . (36)

مشركان را نرسد كه مساجد خدا را بنیاد كنند، با آنكه خود شاهد كفر خویشتن اند، چه ، ایشان اعمالشان بی اجر و باطل است و خود در جهنم جاودانند. مسجدهای خدا را تنها كسی عمارت می كند كه به خدا و روز جزا ایمان داشته ، نماز بپا دارد، زكات دهد و جز از خدا نترسد، باشد كه آنان را از هدایت یافتگان باشند.

بعضی از مفسران در سبب نزول این آیه گفته اند، آیه نخست در شاءن بنی عبدالدار والیان و پرده داران كعبه نازل شده است ، هنگام ظهور اسلام ، با اینكه به آیین حق ایمان نیاورده بودند، بر آن بودند كه همچنان در سمت خود باقی باشند كه خداوند این آیه را فرو فرستاد. (37)

برخی دیگر برآنند كه این آیه در شاءن عباس بن عبدالمطلب نازل شده است ؛ جریان آن ، چنین بود كه در روز بدر مسلمانان عباس بن عبدالمطلب را كه هنوز ایمان نیاورده بود، به سبب كفری كه داشت سرزنش می كردند، عباس گفت : چرا بدی های ما را یاد می كنید و از خوبی های ما سخنی نمی گویید؟

علی علیه السلام فرمود: مگر شما نیكیهایی هم دارید؟.

عباس گفت : بلی ما مسجد الحرام را تعمیر می كنیم و پرده داری كعبه و سقایت حجاج را بر عهده داریم . در این هنگام ، آیه شریفه یاد شده نازل شد. (38)

در هر صورت ، این آیه بیانگر این حكم كلی است كه مشركان و مخالفان اساس اسلام نمی توانند با این نیت پلید به عمارت مسجد بپردازند، بلكه این وظیفه كسانی است كه به خدا و رسولش ایمان داشته باشند.

همچنین ، در مورد آیه دوم ، گروهی از مفسران معتقدند كه مراد از تعمیر، تنها تعمیر حسی و ظاهری نیست ، بلكه این واژه بر تعمیر معنوی ، كه همانا آباد نگاه داشتن مساجد و حضور در آنها برای ادای نماز و كارهای سودمند است ، دلالت دارد، چنانكه میبدی گفته است :

عمارة المسجد دخوله و القعود فیه و قیل : عمارته رفع بنائه و اصلاح ما استلزم منه و قیل : عمارته التعبد فیه و الصلوة و الطواف . (39)

عمارت مسجد وارد شدن و نشستن در آن است و به قولی ، بالا بردن بنای مسجد و نیكو كردن آن و به قولی ، عمارت مسجد عبارت كردن ، نماز خواندن و طواف در آن است .

زمخشری نیز در تفسیر این كلمه گفته است :

و العمارة تتناول رم ما استرم منها و قمها و تنظیفها و تنویرها بالمصابیح و تعظیمها و اعتیادها للعبادة و الذكرو من الذكر درس العلم بل هو اجله و اعظمه و صیانتها معالم تبن له المساجد من احادیث الدنیا . (40)

كلمه عمارت (در این آیه ) شامل ساختن و مرمت ویرانی های مساجد، جارو، تنظیف و روشن كردن آنها می شود. همچنین احترام نهادن به مساجد و بزرگداشت آنها رفت و آمد در آنها برای عبادت و ذكر خدا و مهم تر و ارزشمندتر از همه ، فراگیری دانش است . سپس زمخشری روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می كند كه بر تعمیر معنوی در این آیه دلالت دارد؛ در بخشی از این روایت آمده است :

ان بیوتی فی الارض المساجد، و ان زواری فیها عمارها... (41)

مساجد خانه های من در زمین است و آباد كنندگان مساجد، زائران من در آنهایند.

در حدیث دیگری از رسول اكرم صلی الله علیه و آله ذیل این آیه شریفه نقل شده است ، عمارت به حضور پی در پی در مساجد تفسیر شده است :

اذ ارایتم الرجل یعتاد المسجد او یتعاهد المسجد فاشهدوا و علیه بالایمان . (42)

هر گاه كسی را دیدند كه پیوسته به مسجد رفت و آمد یا سركشی می كند، به ایمان وی گواهی دهید.

به این ترتیب ، كلمه تعمیر در اینجا ناظر به هر دو معنای صوری و باطنی است ، لذا، تنها كسانی در تاءسیس مساجد و آباد نگاه داشتن آنها كوشا هستند كه ایمان به خدا و روز واپسین دارند، نماز به پا می دارند و زكات می دهند و جز از خدا نمی ترسند، كه اینان ره یافتگان حقیقی خواهند بود.

كانون هدایت

فی بیوت اءذن الله اءن ترفع و یذكر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الآصال . (43)

در خانه هایی كه خداوند اجازه داده است كه رفعت یا بند و در آنها نام او به بزرگی یاد شود، در این خانه ها هر صبح و شام مردان با ایمان به تسبیح او مشغولند.

زمخشری در ذیل این آیه كریمه گفته است : كلمه فی بیوت در این آیه به كلمه كمشكاه در آیه قبل :

الله نور السموات و الارض مثل نوره كمشكاة فیها مصباح المصباح فی زجاجة ...

وابسته است و مراد از بیوت در اینجا مساجد است . (44)

علامه طباطبایی (45) كلمه فی بیوت را به كمشكاة یا به جمله یهدی در آیه بعد متعلق دانسته است و بازگشت هر دو را به یك معنا می داند، كه از مصادیق یقینی این بیوت ، مساجدند كه صرفا برای این كار ساخته شده اند.

همچنان كه فرمود:

و مساجد یذكر فیها اسم الله كثیرا . (46)

و مساجدی كه نام خدا در آنها بسیار برده می شود.

در كشف الاسرار در ذیل این آیه آمده است كه ابن عباس گفت :

المساجد بیوت الله فی الارض و فی تضی ء لاهل السماء كما تضی النجوم لاءهل الاءرض . (47)

مساجد خانه های خدا در زمین است . همان گونه كه ستارگان برای اهل زمین می درخشند، مساجد نیز برای ملكوتیان نورافشانی می كنند.

سپس میبدی در تفسیر كلمه رفع در این آیه می گوید:

مراد از ترفع رفع اقدار است نه رفع ابنیه ، زیرا در شرع ، دیوار مسجد بلند كردن و بالا بردن مكروه است . در خبر آمده است كه : مساجد را بزرگ دارند و سخن بیهوده در آن نگویند و جز نام خدا، دیگری را نخوانند، چنانكه در جای دیگری می فرماید: و یذكر فیها اسمه .... (48)

بنابراین ، از مصادیق بارز این بیوت ، مساجدند كه چنین ویژگی هایی دارند.

پایگاه ضد ستم

و من اءظلم ممن منع مساجد الله اءن یذكر فیها اسمه و سعی فی خرابها... . (49)

و كیست ستمكارتر از آن كه منع كرد و باز داشت مردم را از مساجد و در خرابی آنها كوشید، تا نام خدا را در آنجا بر زبان نیاید و بزرگ نشود.

بعضی از مفسران ، نزول این آیه را در پیشامد حدیبیه دانسته اند كه مشركان عرب نگذاشتند رسول اكرم صلی الله علیه و آله و اصحابش به مكه وارد شوند. (50) برخی دیگر گفته اند كه این آیه اشاره به خرابی بیت المقدس ‍ (70 سال بعد از میلاد مسیح ) به دست سپاه تیطس رومی دارد، كه شهر و مجسمه سلیمان را بكلی ویران كرد و آثار یهود و اوراق تورات را سوزاند. (51) در هر صورت ، ظاهر آیه را نمی توان ناظر به واقعه مخصوصی دانست و هیچ قرینه ای برای چنین تطبیقی در میان نیست ؛ این آیه بیان حقیقتی كلی است كه حوادث گذشته را مانند خرابی های بیت المقدس ، حال را (زمان نزول آیه ) مانند واقعه حدیبیه و رخدادهای پس از آن مانند خرابی های مساجد، توسط صلیب های قرامطه ، شامل می شود، بنابراین از مضمون این آیه چنین استفاده می شود كه چون مساجد در طول تاریخ همواره پایگاه های وحدت و همدلی و سنگرهای مبارزه علیه طاغوت و فساد بوده است ، كافران و اهل شرك و نفاق با ترس از این مراكز آنها را برای خویش خطری جدی به حساب آورده اند لذا، به گواهی تاریخ ، دشمنان خدا همواره كوشیده اند كه با برنامه ها و نقشه های گوناگون خود، مساجد را از رونق و گرمی بیندازند، بر این اساس ، قرآن كریم یكی از مهم ترین دلایل تشریع جهاد را پاسداری از حریم مقدس مساجد دانسته است :

ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بیع و صلوات و مساجد یذكر فیها اسم الله كثیرا و لینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز . (52)

اگر خدا بعضی از مردم را به بعضی دیگر دفع نمی كرد دیرها، كلیساها، كنشت ها و مسجدها كه در آنها نام خدا بسیار برده می شود، ویران می شد، خدا كسانی را كه او را یاری كنند، یاری می كند، كه خدا توانا و نیرومند است .

خانه خدا در زمین

از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله روایت شده است كه خداوند فرمود:

الا ان بیوتی فی الارض ، المساجد، تضی ء لاءهل السماء كما تضی ء النجوم لاءهل الارض . (53)

مساجد خانه های من در زمینند، همان گونه كه ستارگان برای اهل زمین می درخشند، مساجد نیز برای اهل آسمان نور افشانی می كنند.

محبوب ترین مكان

رسول گرامی اسلام فرمود: المساجد مجالس الاءنبیا. (54)

مساجد، جایگاه پیامبران است .

در خبری دیگر، پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمایند:

المساجد بیوت المتقین ، و من كانت المساجد بیته ضمن الله له بالروح و الراحة و الجواز علی الصراط . (55)

مساجد خانه پرهیزگاران است و كسی كه مسجد خانه اش باشد خداوند آسایش ، آرامش و عبور از صراط را برای او تضمین می كند.

همچنین فرمودند:

خیر البقاع المساجد.

بهترین مكانها مساجدند.

حرمت مسجد

امام صادق علیه السلام خطاب به یونس بن یعقوب فرمودند:

ملعون ملعون من لم یوقر المسجد، اتدری یا یونس لم عظم الله تعالی حق المساجد و انزل هذه الاءیة : و ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا كانت الیهود و النصاری اذا دخلوا كنائسهم اشركوا بالله تعالی ، فامر الله سبحانه نبیه ان یوحد الله تعالی فیها و یعبده . (56)

ملعون است و ملعون است كسی كه مسجد را گرامی ندارد. ای یونس ‍ آیا می دانی چرا خداوند حق مساجد را بزرگ داشته و آیه ان المساجد لله فلا تدعوا مع الله احدا را نازل فرموده است ، زیرا، یهود و نصاری هنگامی كه داخل كلیساهای خود می شدند، به خداوند متعال شرك می ورزیدند؛ پس ، خداوند سبحان پیامبرش را فرمود كه در مساجد، خداوند را به یگانگی و تنها او را پرستش كنند.

در كلام ارزشمند دیگری از حضرت امام صادق علیه السلام آمده است :

انما امرنا بتعظیم المساجد لانها بیوت الله فی الارض . (57)

همانا به بزرگداشت مساجد امر شده ایم ، زیرا مساجد خانه های خدا در روی زمین است .

بنیاد مسجد

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

من بنی مسجدا و لو مفحص قطاة بنی الله له بیتا فی الجنة . (58)

هر كس مسجدی را بنا نهاد اگر چه به اندازه خوابگاه مرغ سنگ خواره ای باشد، خداوند برای او در بهشت خانه بنا كند.

و در جای دیگر فرمود:

من بنی مسجدا فی الدنیا اعطاه الله بكل شبر منه ، او قال بكل ذراع منه مسیرة اربعین الف عام مدینه من ذهب و فضة و در و یاقوت و زمرد و زبر جد و لؤ لؤ . (59)

هر كس در دنیا مسجدی بنا كند، خداوند در برابر هر وجب یا ذراع از آن به او مسیر چهل هزار سال شهر از طلا، نقره ، در، یاقوت ، زمرد، زبر جد و مروارید عطا فرماید.

جایگاه دانش

رسول گرامی اسلام فرمود:

ما جلس قوم فی مسجد من مساجد الله تعالی یتلون كتاب الله یتد ارسونه بینهم الا تنزلت السكینة و غشیتهم الرحمة و ذكرهم الله فیمن عنده (60)

قومی در مسجدی از مساجد خداوند متعال برای تلاوت قرآن و آموختن آن به یكدیگر ننشیند، مگر آنكه آرامشی برایشان نازل و رحمت الهی شامل حالشان شود و خدا از ایشان در میان كسانی كه نزد او هستند، به بزرگی یاد كند.

در كلام دیگری از آن حضرت آمده است :

انما نصبت المساجد للقرآن (61)

همانا مساجد برای قرآن بنیاد گردیده است .

در متون حدیثی از اهل سنت است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

من غدا اوراح الی المسجد لا یرید غیره لیعلم خیرا و یعلمه ثم رجع الی بیته الذی خرج منه كان كالمجاهد فی سبیل الله رجع غانما . (62)

اگر شخصی بامدادان یا شبانگاه راه مسجد را در پیش گیرد و صرفا هدف او فراگیری راه خیر و نیكبختی باشد یا بخواهد آن را به دیگران تعلیم دهد، همانند مجاهدی است كه در راه خدا به جهاد پرداخته و با غنیمت باز گردد.

از اصحاب رسول اكرم صلی الله علیه و آله روایت شده است كه گفتند:

كنا فی مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله حلقا نتحدث اذا خرج علینا رسول الله من بعض حجره فنظر الی الحلق ، ثم جلس الی اصحاب القرآن فقال : بهذا المجلس امرت . (63)

ما در مسجد رسول الله به صورت حلقه هایی نشسته بودیم و سخن می گفتیم كه رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد مسجد شد و پس از نگاهی كه به این حلقه ها كرد، در گروه قاریان قرآن نشست و گفت من به حضور در این مجالس ماءمور شده ام .

همچنین ، روزی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از خانه بیرون آمد، در مسجد دو مجلس دید كه یك مجلس در مورد امور دینی بحث و بررسی می شود و در مجلس دیگر، گروهی مشغول در خواست از خدا بودند. حضرت فرمودند:

كلا المجلسین الی خیر اما هؤ لاء فیدعون الله و اما هؤ لاء فیتعلمون و یفقهون الجاهل هؤ لاء افضل بالتعلیم ارسلت . (64)

هر دو مجلس نیك است . آن گروه خدا را می خوانند و آن گروه می آموزند و مطالب را به نادانان می فهمانند، كه این گروه برترند. من برای تعلیم فرستاده شده ام .

رفتن به مسجد

از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روایت شده است :

من مشی الی مسجد من مساجد الله تعالی فله بكل خطوة خطاها حتی یرجع الی منزله عشر حسنات و محی عنه عشر سیئات و رفع له عشر درجات . (65)

هر كس راهی را به سوی مسجدی از مساجد خداوند متعال در پیش ‍ گرفت ، در برابر هر گامی كه از هنگام رفتن بر می دارد تا زمانی كه به منزلش ‍ باز گردد، برای او پاداش ده كار نیك نوشته شود، و ده گناه از او محو گردد و ده درجه رفعت یابد.

همچنین در كلام با ارزش دیگری از آن حضرت است :

بشر المشائین الی المساجد فی ظلم اللیل بنور ساطع یوم القیامه . (66)

بشارت باد كسانی را كه در شبهای تاریك آهنگ رفتن به مساجد كنند، كه اینان در روز قیامت از نوری درخشان برخوردار خواهند بود.

از امام صادق علیه السلام روایت شده :

من مشی الی المسجد لم یضع رجلا علی رطب و لا یابس الا سبحت له الارض الی الارضین السابعه . (67)

هر كس به سوی مسجدی حركت كند در برابر هر گامی كه برتر و خشك نهد، زمین تا طبقات هفتگانه اش برای او تسبیح خداوند را خواهد گفت .

حضور مستمر در مسجد

از امام علی علیه السلام روایت شده است :

من اختلف الی المساجد اصاب احدی الثمان : اخا مستفاد فی الله او علما مستطرفا اوایة محكمة او یسمع كلمة تدل علی هدی ، او رحمة منتظرة او كلمة ترده عن ردی ، او یترك ذنبا خشیة اءو حیاة . (68)

هر كس پی در پی به مسجد رود به یكی از هشت چیز دست خواهد یافت ؛ برادری كه در راه خدا از وی بهره گیرد، دانشی كه نو و سودمند باشد، نشانه محكمی كه او را راهنما باشد، شنیدن جمله ای كه او را به نیكی رهنمون شود، رحمتی از خداوند كه منتظرش باشد، سخنی كه او را از بدی باز دارد، گناهی را بر اثر خوف و خشیت ترك كند یا از گناهی از روی شرم و حیا خود داری ورزد.

نشستن در مسجد

از امیر المؤ منین علی علیه السلام است :

الجلسة فی الجامع خیر لی من الجلسة فی الجنة لان الجنة فیها رضی نفسی و الجامع فیه رضی ربی . (69)

نشستن در مسجد برای من بهتر از نشستن در بهشت است ، زیرا در بهشت خود را خشنود می سازم و در مسجد پروردگارم را.

همچنین ، روایت شده است كه عثمان بن مظعون به رسول خدا گفت :

می خواهم رهبانیت اختیار كنم .

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

لا تفعل یا عثمان فان ترهب امتی القعود فی المساجد انتظار الصلوة بعد الصلوة . (70)

ای عثمان چنین كاری مكن كه رهبانیت امت من ، نشستن در مسجد به انتظار نماز پس از نماز است .

همسایگان مسجد

امام علی علیه السلام می فرمایند:

لاصلاة لجار المسجد الا فی المسجد الا ان یكون له عذار و به علة فقیل من جار المسجد یا امیر المؤ منین ؟ فقال : من سمع النداء . (71)

كسی كه همسایه مسجد است و برای نماز در مسجد حضور نمی یابد، از اجر و ثواب معنوی نماز برخوردار نیست ، مگر كسی كه بیماری یا عذری او را از این كار باز دارد؛ آنگاه از آن حضرت پرسیده شد كه همسایه مسجد كیست ؟ فرمودند: كسی كه صدای اذان مسجد را بشنود.

هنگامی كه به آن حضرت خبر دادند كه در كوفه قومی هستند در همسایگی مسجد در جماعت مسلمانان حاضر نمی شوند، امام علیه السلام بشدت عصبانی شدند و فرمودند:

و لیحضرن معنا صلوتنا جماعة او لیحولن عنا و لا یجاورونا و لا نجاورهم . (72)

باید به نماز جماعت با ما در مسجد حاضر شوند، و گر نه باید از ما چشم بپوشند و با ما همسایه و همجوار نباشند و ما نیز با آنان مجاور نباشیم .

از امام صادق علیه السلام نیز روایت شده است :

شكت المساجد الی الله تعالی الذین لا یشهدونها من جیرآنها فاوحی الله الیها و عزتی و جلالی لا قبلت لهم صلاة واحدة و لا اظهرون لهم فی الناس عدالة و لا نالتهم رحمتی و لا جارونی فی جنتی . (73)

مساجد از همسایگانش كه از آن زیارت نكردند در نزد خدا شكایت بردند. پس خداوند به آنها وحی كرد: به عزت و جلالم سوگند كه نمازشان را نپذیرم و عدالتشان را در میان مردم آشكار نسازم و رحمت من به آنان نخواهد رسید و در بهشتم در جوار خویش قرارشان نخواهم داد.

نظافت مسجد

در آباد كردن معنوی و صوری مساجد، روایاتی از پیشوایان گرامی اسلام به ما رسیده است كه از هر مورد، به نمونه ای بسنده می كنیم .

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به ابوذر سفارش كرد: كسی كه به نیكی مساجد خدا را آباد كند، ثوابش از جانب خداوند بهشت است . ابوذر گفت از پیامبر پرسیدم ، چگونه مساجد خدا آباد می شود؟ فرمودند:

لاترفع الاصوات فیها و لایخاض فیها بالباطل و لایشتری فیها و لایباع و اترك اللغو ما دمت فیها . (74)

صداها در آن بلند نشود، و در آن باطلی انجام نگیرد و از خرید و فروش ‍ خود داری شود و تا وقتی كه در مسجد هستی ، از كار لغو و بیهوده دوری كن .

درباره پاكیزه نگاه داشتن مسجد از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است :

من قم مسجدا كتب الله له عتق رقبة و من اخرج منه ما یقذی عینا كتب الله عزوجل له كفلین من رحمته . (75)

هر كس مسجدی را جارو كند خداوند برای او پاداش آزاد كردن یك بنده را می نویسد، و كسی كه خاشاكی را كه به چشم می رود، از مسجد خارج كند، خداوند برای او بهره و نصیبی دو چندان از رحمتش قرار می دهد.

روشنایی مسجد

رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود:

من اسرج فی مسجد من مساجد الله سراجا لم تزل الملائكة و حملة العرش یستغفرون له مادام فی ذلك المسجد ضوء من ذلك السراج . (76)

هر كس در مسجدی از مساجد خدا چراغی افروزد، پیوسته فرشتگان الهی و حاملان عرش تا هنگامی كه آن چراغ روشنایی دارد، برای او طلب آمرزش می كنند.

و در جای دیگر فرمود:

من احب ان لا یظلم لحده فلینور المساجد . (77)

هر كس دوست دارد قبرش تاریك نباشد، مساجد را نورانی سازد.



خوشبو كردن مسجد

از امام علی علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده است كه :

جنبوا مساجدكم مجانینكم ... الی ان قال و جمروها فی كل سبعة ایام ... . (78)

دیوانگان را از مساجد خود دور دارید... در هر روز هفته ، آنها را خوشبو كنید.

در خبر دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است :

و جمروها فی الجمع . (79)

مساجد خود را جمعه ها خوشبو كنید.

آداب مسجد

فقه اسلامی به منظور حفظ قداست و حرمت خاص مسجد برای مسلمانان وظایفی را لازم دانسته است و احكام و مقرراتی وضع كرده است ؛ این دستورها در متون فقهی با عنوان احكام مسجد در سه محور مستحبات ، مكروهات و محرمات از سوی فقهای اسلامی به طور مبسوط و مستدل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است كه قسمتی از آنها در باب كیفیت بنا و ساختمان مسجد، بخشی دیگر در باب آداب ورود به مسجد و بعضی درباره كارهایی است كه باید در مسجد از آنها اجتناب كرد.

از آنجا كه ذكر تمامی این احكام و بحث و بررسی فقهی آنها مستلزم تحقیق و تاءلیفی جدا گانه است ، ناگزیر به اختصار در این كتاب بیان می شود:

آداب ورود به مسجد

لازم است هنگامی كه آهنگ رفتن به مسجد و قصد احرام حضور خانه خدا را می كند، به اندازه توانایی اش در شناخت آداب حضور، كوشا باشد، زیرا هر چه معرفت بیشتر باشد، عمل با ارزش تر و مراعات ادب سبب تقرب بنده به خدا می شود؛ در خبری از امام صادق علیه السلام است :

هر گاه به در مسجدی رسیدی ، پس بدان كه تو آهنگ سلطان بزرگ و ملكی عظیم كرده ای كه بر بساطش ، جز پاكیزگان كسی پا ننهد و برای مجالست با او، جز به راستگویان و راست كرداران اجازه داده نشود؛ آنگاه كه بر بساط او قدم نهی ، بدان كه اگر اندك غفلتی از تو سر بزند، در خطری عظیم و پرتگاهی سهمگین قرار گرفته ای ؛ پس در پیشگاه او به ناتوانی و تقصیر خود اعتراف كن ، زیرا كه قصد عبادت و انس با او كرده ای ، و اسرارت را بر او عرضه كن و بدان كه او پنهان و آشكار همه آفریده ها را می داند، و در حضور او بسان فقیرترین بندگان باش و قلبت را از آنچه تو را از او باز می دارد و به خود مشغول می كند، خالی كن ، زیرا او، جز پاكیزه ترین و خالص ترین دل ها را نپذیرد و نیك بنگر نام تو از كدامین دفتر خارج می شود؛ پس اگر حلاوت مناجات با او را چشیدی و لذت سخت گفتن با او را احساس كردی و از جام رحمت و كرامت او نوشیدی ، این نشانه حسن اقبال او به تو و اجابت دعوت از سوی اوست و بدان كه برای خدمت او شایسته هستی ، پس ، داخل مسجد شو كه اذن و امان به تو داده است . (80)

بنابراین ، لازم است انسان تا آنجا كه می تواند در تحصیل آداب باطنی بكوشد تا آمادگی حضور در این محفل انس را در خود بیابد و برای اینكه از هر جهت بتواند از این توفیق بهره مند شود، گذشته از آداب باطنی ، بایسته است كه آداب ظاهری مسجد را نیز رعایت كند؛ از جمله این آداب است :

1 - طهارت

از رسول گرامی اسلام است كه خداوند می فرماید:

الا ان بیوتی فی الارض المساجد... الا طوبی لعبد توضا فی بیته ثم زارنی فی بیتی الا ان علی المزور كرامة الزائر . (81)

همانا، مساجد خانه های من در زمین است . همانا خوشا به حال كسی كه در خانه اش وضو بگیرد، سپس مرا در خانه ام زیارت كند، همانا بر زیارت شده است كه زائرش را گرامی دارد.

در خبر دیگری از آن حضرت آمده است :

لا تدخل المساجد الا بالطهارة . (82)

با طهارت به مساجد وارد شو.

2 - زینت كردن

از امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه :

و خذوا زینتكم عند كل مسجد

و برگیرید زینت هایتان را در هر مسجدی .

روایت شده است كه فرمودند:

ای خذوا ثیابكم التی تزینون بها للصلاة فی الجمعات و الاعیاد . (83)

همچنین در روایتی آمده است نم در شب سردی ، یكی از غلامان امام سجاد علیه السلام در حالی كه آن حضرت لباس های زیبایی بر تن داشت و خود را معطر كرده بود، با او روبرو شد. وی از آن حضرت پرسید: در این ساعت و با چنین هیبتی ، آهنگ كجا دارید؟ امام فرمود: الی مسجد جدی رسول الله . (84) به طرف مسجد جدم ، رسول خدا.

3 - مقدم داشتن پای راست

از رسول اكرم صلی الله علیه و آله است كه :

تعاهدوا تعالكم عند ابواب مسجدكم . (85)

كفش های خود را نزدیك در مسجد بازرسی كنید.

و امام صادق علیه السلام می فرمایند:

اذا دخلت المسجد فادخل رجلك الیمنی و صل علی النبی و آله . (86)

به هنگام ورود به مسجد پای راست را مقدم بدار و بر پیامبر و خاندانش ‍ درود فرصت .

4 - دعا

از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روایت شده كه به هنگام ورود به مسجد، این دعا خوانده شود:

بسم الله و علی الله توكلت و لا حول و لا قوة الا بالله . (87)

از حضرت فاطمه علیها السلام است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله هنگامی كه می خواست وارد مسجد شود، این دعا را می خواند:

اللهم اغفرلی ذنوبی و افتح لی ابواب رحمتك . (88)

خدایا بیامرز گناهان مرا و درهای رحمتت را به رویم بگشا.

5 - نماز تحیت

از دیگر آداب ورود به مسجد خواندن نماز تحیت است ، از ابوذر روایت شده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:

یا اباذر ان للمسجد تحیه ... ركعتان تركعهما . (89)

ای اباذر برای مسجد تحیتی است ... كه به دو ركعت گذارده می شود.

كارهای ناروا در مسجد

از آنجا كه مسجد خانه خداست ، نباید در اموری را كه جنبه حرمت یا كراهت دارند انجام داد. اینك ، مهمترین احكام این باب را در دو محور محرمات و مكروهات به اختصار از نظر می گذرانیم :

1 - بردن شی ء نجس

بردن چیزهای نجس در صورتی كه موجب هتك حرمت مسجد شود، حرام است و بر حرمت آن ، گذشته از اجماع فقها به این آیه شریفه نیز استدلال شده است :

انما المشركون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام . (90)

چنانكه از این آیه كریمه بر می آید، راه دادن كفار و مشركان به مساجد جایز نیست ؛ همچنین نجس كردن زمین ، سقف ، دیوارها و وسایل مسجد حرام و تطهیر شرعی آن ، واجب فوری است (91) و بر وجوب آن ، به این آیه شریف استدلال شده است (92) :

و عهدنا الی ابراهیم و اسماعیل اءن طهرا بیتی للطائفین و العاكفین و الركع السجود : (93)

و از ابراهیم و اسماعیل پیمان گرفتیم كه حرم خدا را از بت بپردازند و از هر پلیدی پاكیزه دارید تا اهل ایمان به طواف و اعتكاف حرم بیایند و در آن ، نماز و اطاعت خداوند را بجا آورند.

همچنین ، توقف جنب و حائض نیز در مسجد با استناد به این آیه و روایتی كه در زیر می آید، حرام است :

یا ایها الذین آمنوا لا تقربوا الصلوة و انتم سكاری حتی تعلموا ما تقولون و لا جنبا الا عابری سبیل حتی تغتسلوا... . (94)

جمیل می گوید: از ابا عبدالله علیه السلام در مورد جنبی كه در مساجد می نشیند، پرسیدم ، ایشان فرمودند:

لا و لكن یمرفیها كلها الا المسجد الحرام و مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله . (95)

نه ، لكن از آن می تواند عبور كند، بجز مسجد حرام و مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله .

2 - تزیین و تصویر

علامه حلی سبب حرام بودن طلا كاری و تذهیب مساجد را چنین بیان داشته است :

لان ذلك لم یفعل فی زمن النبی صلی الله علیه و آله و لا فی زمن الصحابة فیكون احداثه بدعة . (96)

چنانكه از گفته علامه بر می آید، حرمت این امر به این لحاظ است كه در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و صحابه نبوده اجرای آن نوعی بدعت است . در این زمینه روایاتی نیز از طرق عامه نقل شده است كه برخی از فقها در حرمت این امر، بدان استدلال كرده اند (97) و در باب نقش بستن در مسجد به صور، اكثر فقها قائل به تحریم شده اند، محقق حلی در این باب گفته است :

و یحرم زخرفتها و نقشها بالصور . (98)

همچنین شهید ثانی در این باره گفته است :

و لاریب فی تحریم تصویر ذی الروح فی غیر المساجد فقیها اولی . (99)

بعضی از فقها در نقش بستن مسجد به تصویر جانداران قایل به احتیاط شده اند، چنان كه در عروة الوثقی آمده است :

بل الاحوط ترك نقه بالصور. (100)

باید یاد آور شد كه به جز احكام مذكور، احكام دیگری نیز تحت عنوان محرمات مساجد در نصوص فقهی آمده است كه به منظور اجتناب از اطاله كلام ، از ذكر آنها در اینجا خود داری می شود.

3 - خرید و فروش

از كارهایی كه شایسته است در مسجد از آن اجتناب كرد، خرید و فروش ‍ است . در روایتی از امام علی علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است كه :

جنبوا مساجدكم مجانینكم و صبیانكم الی ان قال و بیعكم و شرائكم . (101)

مساجد خود را از ورود دیوانگان و بچه ها... و خرید و فروش بركنار دارید.

از امام صادق علیه السلام است :

جنبوا مساجدكم الشراء و البیع ... . (102)

در متون فقهی نیز بر كراهت این امر تصریح شده ، چنانكه علامه حلی در این باره گفته است :

فمحل البیع و الشراء و سائر المعاملات الا سواق لا المساجد لانها بنیت للعبادة لا غیر . (103)

4 - شعر خواندن

از دیگر مكروهات مسجد، خواند شعر در آن است ؛ چنانكه از رسول خدا روایت شده است :

من سمعتموه ینشد الشعر فی المساجد فقولوا الله فاك انما نصبت المساجد للقرآن . (104)

اگر از كسی شنیدید كه در مسجد شعر می خواند، به او بگویید، خدا دهانت را خرد كند؛ همانا، مساجد برای خواندن قرآن بنیاد شده است .

البته خواندن اشعار آموزنده كه در باب موعظه ، حكمت پند و اندرز و امثال آن باشد، بلامانع است و از چنین كراهتی برخوردار نیست ، چنانكه شهید ثانی به نقل از شهید اول گفته است :

و لیس ببعید حمل اباحة انشاء الشعر علی ما یقل منه و تكثر منفعته كبیت حكمة او شاهد علی لغة فی كتاب الله تعالی و سنة نبیه صلی الله علیه و آله و شبهه لاءنه من المعلوم ان النبی صلی الله علیه و آله و اله كان ینشد بین یدیه البیت و الابیات من الشعر فی المسجد و لم ینكر ذلك .(105)

5 - سخن گفتن

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله روایت شده است :

یاءتی فی آخر الزمان قوم یاءتون المساجد فیقعدون حلقا ذكرهم للدنیا و حب الدنیا لا تجالسوهم فلیس لله فیهم حاجة . (106)

در آخر الزمان گروهی از مردم به مساجد می آیند و حلقه وار به گرد یكدیگر می نشینند، ذكر آنان فقط درباره دنیا و دوستی آن است ؛ پس با آنان منشینید كه خداوند به آنان نیازی (توجهی ) ندارد.

در روایت دیگری است كه :

الحدیث للبغی فی المسجد یاءكل الحسنات كما یاءكل البهمیة الحشیش ‍ . (107)

سخن ناروا در مسجد، حسنات و كارهای نیك را از میان می برد، همان گونه كه گوسفند علف می خورد.

در متون فقهی نیز بر مكروه بودن این كار تصریح شده ، چنانكه در عروة الوثقی آمده است :

و یكره التكلم بامور الدنیا. (108)

6 - فریاد زدن

از دیگر مكروهات مسجد، فریاد زدن در آن است كه تمامی فقها بر كراهت آن اتفاق كرده اند؛ صاحب عروة در این باب گفته است :

و یكره رفع الصورت الا فی الاذان و نحوه . (109)

بر كراهت این امر، به روایاتی استناد شده كه از آن جمله روایتی است از ابوذر كه گفته است : از رسول خدا پرسیدم مساجد چگونه آباد می شود، آن حضرت فرمود:

لا ترفع فیها الاصوات و لا یخاض فیها بالباطل ... . (110)

صدا در آنها بالا نرود و سخنان باطل در آنها رد و بدل نشود.

7 - آلوده كردن

از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روایت شده است :

من وقر المسجدین نحامه لقی الله تعالی یوم القیامة ضاحكا قد اعطی كتابه بیمینه ... . (111)

هر كس مسجد را گرامی دارد و از افكندن آب دهان و بینی در آن خودداری كند، در روز قیامت به لقای الهی نائل خواهد شد. در حالی كه شادمان است و نامه اعمالش به دست راستش داده می شود.

8 - خوابیدن

از دیگر مكروهات مسجد، خوابیدن در آن است . اكثر فقها به كراهت این امر قایل شده اند، زیرا با وجوب تعظیم مساجد كه در روایات بدان اشاره شده است ، منافات دارد و از طرفی ، موجب نقص حرمت مسجد می شود.

از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روایت شده است :

من نام فی المسجد بغیر عذر ابتلاه الله بلاء لا زوال له . (112)

هر كس بدون هیچ عذری در مسجد بخوابد، خداوند او را به گرفتاری مبتلا می كند كه از بین رفتنی نیست .

همچنین امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیه شریفه :

لا تقربوا الصلوة و انتم سكاری ... .

روایت شده كه مراد از سكر، خوابیدن است (113) از آنجا كه بنابر قرینه معنوی در این آیه و بنا بر مفاد روایات و گفته اكثر مفسران در این زمینه ، مراد از صلوة در این آیه ، مسجد است . (114)

بنابراین از آیه مورد بحث چنین استنباط می شود كه خوابیدن در مسجد مورد نهی قرار گرفته است .

2 - جایگاه و اهمیت مساجد در فرهنگ اسلام

مسجد مهم ترین پایگاه عقیدتی ، فكری و معنوی اسلامی و پیوسته كانون هدایت و مبارزه علیه كفر و الحاد و ملجاء و ماءمن دلباختگان حق و فضیلت بوده است .

چشمه زلال مبارزه و نهضت علیه باطل در طول تاریخ از مسجد جوشیده و پژمرده جامعه اسلامی را سیراب كرده است . قیام مقدس مردم ایران كه به برقراری حكومت عدل اسلامی انجامیده در طول حیات خویش نیرو و توان خود را از مساجد یافته و تمام نقشه های شوم دشمنان اسلام را كه كمر همت به نابودی اسلام ناب بسته اند، خنثی كرده است :

به فرموده امام راحل قدس سره :

مساجد در انقلاب اسلامی ایران ، مركز انقلاب و مركز آشنایی مردم با اسلام و وظایف شرعی آنان در جهت پاسداری از ارزش های والای اسلام بوده است .

مسجد محلی است كه از آن باید امور اداره بشود این مساجد بوده كه این پیروزی را برای ملت ما درست كرد، این مراكز حساسی است كه ملت باید به آن توجه داشته باشند، این طور نباشد، كه خیال كنیم حالا دیگر ما پیروز شدیم ، دیگر مسجد می خواهیم چه بكنیم ؟ پیروزی ما برای اداره مسجد است . (115)

مقابله با هجوم فرهنگی كه با تمام امكانات به جنگ علیه ارزش های اصیل اسلامی ما پرداخته است ، باید به گستردگی مقابله با هجوم نظامی باشد، اگر به فرموده رهبر كبیر انقلاب اسلامی ، در زمان جنگ تحمیلی ، جنگ در راس ‍ امور بود، اكنون توجه و هشیاری و تجهیز تمام قوای مادی و معنوی علیه هجوم فرهنگی كه هستی معنوی ما را هدف قرار داده ، در راءس امور است و هشدار و بیدار باش رهبر انقلاب اسلامی در خصوص ضرورت مبارزه با تهاجمات فرهنگی غرب ندای مسئولیت سازی بود بر جان سربازان آن قائد عظیم الشاءن در سنگر مساجد، كه ترفندهای آنان را ناكام گذاشت ؛ مخصوصا نیروهای فعال و كار آمد و آینده ساز كشور و اسلام یعنی جوانان و نوجوانان باید آن را دریابند.

از سوی دیگر برای برقراری امنیت اجتماعی و داشتن جامعه ای سالم ، توجه به مسجد و شناسایی جایگاه آن ، ضروری است ، مقایسه میزان جرائم در جوامع اسلامی و جهان كفر و الحاد، مبین آن است كه در آن جوامع به علت حاكمیت فرهنگ مادی معضلات فرهنگی و اجتماعی زیادی وجود دارد كه در جامعه اسلامی از آنها اثری نیست ، لذا مساجد می توانند با اشاعه فرهنگ اسلامی ، جرائم و بزهكاری ها را در جامعه اسلامی هر چه بیشتر كاهش دهند و امنیت اجتماعی را به ارمغان آورند.

مسجد كانون ارتباطات

مسجد از جمله معدود پدیده های اجتماعی است كه با تمام قشرهای مردم به نوعی در ارتباط است .

مسجد اگر پاسخگوی نیازهای جامعه خویش نباشد به هیچ وجه نمی تواند جایگاه مقدس خود را در میان اقشار مردم حفظ كند. شهید مطهری قدس ‍ سره می فرماید:

مسجد مدینه در صدر اسلام تنها برای ادای فریضه نماز نبود، بلكه مركز جنب و جوش و فعالیت های دینی و اجتماعی مسلمانان ، همان مسجد بود. هر وقت لازم می شد اجتماعی صورت بگیرد مردم را به حضور در مسجد دعوت می كردند...

از ساخت نخستین عبادتگاه مسلمانان تاكنون بیش از دوازده قرن می گذرد، در طول این مدت ، مسجد در دوره های گوناگون حكومت های اسلامی در عربستان و ایران در مناسبات سیاسی و تصمیم گیری های عموی جامعه نقش اساسی و زیر بنایی ایفا می كرده است . تمام امور مربوط به جامعه اسلامی در مسجد مورد بررسی قرار می گرفت و حتی محل درس و مدرسه در روزگار پس از ظهور اسلام تا دوران حكومت بنی امیه عبارت از مساجد و احیانا برخی از اماكن عمومی و خصوصی بوده است ؛ علما و دانشمندان در مسجد نبوی و مسجد الحرام و سایر مساجد دیگر، علوم دینی و ادبی آموزش می دادند و حتی مراكزی كه بعدها به عنوان مدارس پیشرفته در كشورهای اسلامی تاءسیس شد، از نظر معماری ، تحت تاثیر شكل و فرم مساجد به وجود آمد.

اساسا تاءسیس حلقه های مساجد برای تعلیم و تعلم از ابتكارهای فرهنگ غنی اسلامی است ، به گونه ای كه این شیوه كار تحت هیچ یك از فرهنگ ها و تمدن های موجود، همزمان با ظهور اسلام ، نبوده است ؛ تمامی این مساجد با سادگی خاص خود به وجود آمده بودند و به هیچ وجه اثری از معماری معابد و و كلیساهای ایران و مصر و روم در آن به چشم نمی خورد. در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و دوره بعد، از مساجد به عنوان پایگاه تعلیم و تعلم و آموزش معارف اسلامی بوده است و هدف اساسی مجالس كه در مساجد دایر می شد، عبارت از تعلیمات دینی و تفسیر قرآن و تدریس حدیث بود، این گونه معلمان و یا گویندگان دارای كرسی و منبری بودند كه بر روی آن جلوس می كردند و برای شاگردان كلاس ها، فقه و حدیث و تفسیر تدریس می كردند. در مسجد نبوی و مساجد اولیه اسلام ، در كنار اجتماع دینی و مذهبی ، حلقه های علمی دایر می شد، نخستین كسی كه در مسجد نبوی قصه های آموزنده به مردم تعلیم می داد، سخنور گویا و فصیح و صحابی پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله ، تمیم داری بود. بعدها در مساجد، مانند مدارس ، حجره هایی برای طلاب و دانشجویان ساخته شد كه هنوز نمونه بسیاری از این گونه مساجد در ایران و سایر كشورهای اسلامی به چشم می خورد، لذا مدرسه و مسجد، علی رغم اختلاف در مفهوم لغوی آن ، غالبا از نظر مصداق ، مترادف بوده اند، حتی مراكز علمی مانند جامع الازهر مصر از جهت مذهبی عبادی و علمی به صورت كانون عظیمی برای تعلیم و تعلم شناخته شد و متقابلا مدارس نیز دارای مسجدی بود كه نماز جماعت در آن اقامه می شد و به هر حال صبغه و رنگ مذهبی و عبادی خود را حفظ می كرد؛ امروزه نیز از مساجد چه در حوزه های بزرگ علمی و چه در شهرهای دیگر، به عنوان مدرسه و مركز تعلیم معارف دینی ، استفاده می شود و بسیاری از مراجع و مدرسان جلسه های درسی خود را در مساجد دایر می كردند.

مساجد در ادوار تاریخ

به طور اجمال می توان ادوار ذیل را مطرح ساخت :

1 - جایگاه مساجد در صدر اسلام .

2 - جایگاه مساجد تا قبل از انقلاب اسلامی .

3 - جایگاه مساجد در عصر انقلاب اسلامی .

صدر اسلام

در صدر اسلام امور عبادی ، سیاسی و قضایی در مسجد انجام می شد. مسجد مركز فراگیری علوم ، حل و فصل خصومات ، توجه به محرومان ، اعلام بسیج عمومی ، آشنایی با اوضاع سیاسی و اجتماعی و تصمیم گیری و وعظ و خطابه بود. مساجد این دوره ساده و به دور از تجملات با كاركردی بسیار و دارای جایگاهی محوری در جامعه اسلامی بودند.

پیامبر عظیم الشاءن اسلام صلی الله علیه و آله در زمان حیات خویش ، 9 مسجد بنا كردند؛ اولین آنها مساجد قبا است كه آیه :

لمسجد اسس عل التقوی من اول یوم احق ان تقوم فیه .

در شاءن آن نازل شد و در بنای آن شخص رسول اكرم صلی الله علیه و آله و امیر المؤ منین علی علیه السلام و اصحاب شركت داشتند، چنان كه نقل شده ابن ابی اوفی در سوگواری برای همسرش می گفت :

او شب ها سنگ برای ساخت مسجد قبا جمع می كرد و ما روز چنین می كردیم .

درباره سادگی و دوری از تجملات مساجد این دوره ، یكی از مستشرقین می نویسد:

مسجد ساده ای كه پیامبر در مدینه بنا كرد سر مشقی بود كه در قرن اول اسلام برای ساختمان مسجدهای عمومی به كار می رفت ، مسجد فضای بازی بود كه اطراف آن را دیوارهای خشتی احاطه كرده بود، بعدها پیامبر دستور داد با اتكا به بنای مجاور، طاق مسطح بسازند تا همه فضای باز را بپوشاند و از آفتاب جلوگیری كند، سقف از تنه های نخل بود كه بر آن برگ خرما و گل می ریختند، پیامبر صلی الله علیه و آله یك تنه خرما را كه به زمین استوار شده بود، تكیه گاه خود كرد كه پهلوی آن می ایستاد و برای جماعت خطبه می خواند؛ بعدها منبر سه پله ای از چوب سدر می ساختند، بلال حبشی بالای بام آن می رفت و با صدای گرم خود اذان می گفت و مردم را به نماز فرا می خواند.

از این توصیف وضع مسجد را به صورتی بسیار ساده ، صحنی برای نماز و سقفی برای محافظت نمازگزاران كه منبری برای خطابه داشت ، می توان شناخت .

مساجد این عصر همه زیر لوای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود؛ مسجد ضرار كه در خلاف جهت گیری اسلام قرار گرفت و به قصد تفرقه و نفاق بنا شد، تخریب و به آتش كشیده شد.

عصر فتوحات

فتوحات و كشور گشایی های مسلمین ، آنها را با تمدن و فرهنگ كشورها آشنا كرد. به چنگ آوردن كاخ ها و ابنیه ، آنها را به سوی زندگی اشرافی و تجملی سوق داد، مخصوصا در زمان خلفای بنی امیه دلبستگی به زر و زیور دنیا فزونی گرفت و بالطبع مساجد از جایگاه اصلی و مهم خود، در قالب كانون هدایت و رهبری جامعه در ابعاد سیاسی و اجتماعی ، كم فروغ شد و به جای آن كاخ ها و دارالحكومه ها سر برافراشت .

البته اهمیت و نقش مساجد و توجه مسلمین به آنها، مانع از آن بود كه منجر به محو این جایگاه عظیم شود، از طرف دیگر حكام نالایق می توانستند از این كانون در جهت اهداف شخصی و دنیوی خود استفاده كنند، مضافا، آشنا شدن مسلمین با فرهنگ و هنر و تمدن كشورهای مفتوحه ، آنان را به سوی توجه به هنر و معماری مساجد سوق می داد، این عوامل دست به دست هم داد و هنر و معماری در مساجد، سادگی و بی آلایشی آن را با كاركردی عظیم از مساجد گرفت و اهتمام مسلمین صرف تزئین و سنگ و كاشی مناره و محراب مساجد شد.

نخستین مسجد كه در نواحی مفتوح ، بنا شد مسجدی بود كه عتبة بن غزوان در بصره بنیان كرد كه از گل و خشت ساخته شده و طاقش از علف پوشانده شده بود، مسجد كوفه را كه به شیوه ساده بنا شده بود، زیاد بن ابیه حاكم معاویه از نو به شیوه ساسانی ستون نهاد و در آفریقا و مصر نیز در ابتدا مساجد ساده بنا شد، اما بعدها عمرو عاص منبری كه پادشاه مسیحی به او ارمغان داده بود، در مسجد مصر قرار داد. در ایران نیز سعد بن ابی وقاص ، ایوان شاهنشاهی ایران را محل عبادت قرار داد؛ در دمشق ولید اول كلیسای قدیس ‍ یوحنا را از نو ساخت و آن را مسجد نامید. در حمص ساختمانی بود كه هم به صورت مسجد و هم كلیسا از آن استفاده می شد.

در این دوره ، حاكمانی كه با القاب خلیفه و امیر مؤ منان اداره مسلمین را بر عهده داشتند، كم كم از مكارم اخلاق اسلامی دور و بیگانه شدند و با سرمستی از فتوحات ، كه هدایا و غنایمی فراوان برای آنها به ارمغان آورد به خوشگذرانی و تجمل گرایی روی آوردند و به آراستن مظاهر حكومت خود مشغول شدند.

از دید آنها مساجد، جایگاه معارف و علوم سرنوشت ساز انسان نبود تا با هوشیاری و بیداری و بینش عمیق ، نقش خود را ایفا كنند، افتخارات با ترازوی معماری و هنر مساجد، ارزیابی می شد؛ مساجد آراسته به معماری ، نشانه اقتدار و شوكت حكام به شمار رفت ، در تاریخ می خوانیم :

معاویه بدعتی ناپسند نهاد و مقصوره را به مساجد افزود كه به سبب آن ملامت بسیار شد، مقصوره مكانی در داخل مسجد بود كه اطراف آن حصاری بود و به خلیفه اختصاص داشت ، مقصوره برای حفظ جان خلیفه ساخته شد.

عبدالملك می خواست مسجدی بسازد كه رونق آن از كلیسا بیشتر باشد، به این لحاظ به آراستن آن كوشید. ابن ابی عامر از خلفای اموی اندلس (400 - 366 ه ق ) در سال 387 ه ق كلیسای سنتیاگو را كه زیارتگران از اقطار اروپا به آنجا می آمدند، ویران كرد و آنگاه در حالی كه گروه فراوان اسیران مسیحی درها و ناقوس های كلیسا را پیشاپیش او حمل می كردند، مظفرانه به قرطبه بازگشت ، درهایی كه از كلیسای سنتیاگو آورده بود، به مسجد بزرگ پایتخت نصب شد و ناقوسها را در بناهای اسلامی به جای چراغ ، به كار بردند و مسیحیان را به همان حال كه زنجیره ای به پای داشتند، به تعمیر مسجد گرفتند.

از نكاتی كه در این دوره شایان توجه است ، توافق بین حكام (حتی با غیر مسلمانان ) است كه اسم آنان در خطبه های نماز جمعه به عظمت یاد می شود.

در دوره عثمان بر مساحت مسجد النبی صلی الله علیه و آله افزوده شد. در این دوره مسجد را سفید كاری كردند و سنگ های منقوش در عمارت آن به كار بردند و به جز از طرفی شرقی ، از جهات دیگر، آن را توسعه دادند و ستون های سنگی در آن كار گذاشتند و سقف آن را با چوب ساج پوشانیدند، محرابی هم برای مسجد ترتیب دادند، لكن برخی گفته اند اولین محراب را در اسلام ، مروان بنا كرد و برخی دیگر این ابتكار را به عمر بن عبدالعزیز نسبت داده اند كه در زمان خلافت ولید دست به بنای محراب زده است ، ولید به پادشاه روم پیغام داد كه من می خواهم مسجد پیامبر خودمان را تعمیر كنم و تو مرا در این كار یاری كن ، پادشاه روم ، گروهی با هشتاد هزار مثقال طلا برای این منظور به مدینه فرستاد. همچنین عمر بن عبدالعزیز در چهار گوشه مسجد چهار مناره ساخت و محرابی نیز برای مسجد بنا كرد.، جامع دمشقی ، معروف به مسجد بنی امیه ، با شكوهترین مساجد دنیا و از حیث زیبایی و دلگشایی بی نظیر بود كه ولید بن عبدالملك بن مروان آن را ساخت ؛ وی از امپراتور روم در قسطنطنیه در خواست كرد كه صنعت گران آنجا را برای او بفرستند، كه در نتیجه ، دوازده هزار صنعتگر از روم به دمشق آمدند و بنای مسجد را بر عهده گرفتند.

ولید، این مسجد را با صفحه های طلای معروف به نسیفاء و موزائیك ، كه با رنگ های گوناگون غریب و زیبا تزئین كرد.

گذشته از این مساجد، سایر مساجد، مساجد اصلی و جامع به حساب می آمدند، از سوی دیگر مساجد دیگر نیز بودند كه به همت مردم ساخته می شد؛ در مجموع ، مساجد در جنبه عبادی و علمی فعال بودند و عمدتا فرقی بین مدرسه و مسجد در این دوره نمی توان قائل شد. مساجد، مركز علمی به روی طالبان علم گشوده بود و بین فراگیری علوم و علوم دینی تمایز و تفاوتی نبود، همه دانشمندان پرورش یافتگان مساجد بودند. آموزش ، همراه و همزاد با پرورش و تربیت اسلامی بود.

قبل از انقلاب اسلامی

حاكمان نالایق كه هستی خود را در تفرقه میان مسلمین و ناآگاهی آنها و بیگانگی از فرهنگ اسلامی می دیدند، به انحای گوناگون سعی كردند هویت واقعی مساجد را محو سازند و آنها را جایگاه عبادتی كه حرف از دنیا و سیاست و مشكلات جامعه با آن منافات دارد، مطرح كردند؛ در قرون اخیر با پیشرفت علم ، صنعت و بدبینی به كلیسا و دستگاه پاپ ، روشن فكران غربزده نیز به یاری حاكمان نالایق شتافتند و بدون در نظر گرفتن تفاوت كلیسا و مسجد و دستگاه پاپ با عالمان دینی ، جنگی ظالمانه علیه دین آغاز كردند و با تقسیم علوم به جدید و قدیم ، تمام مساعی خود را برای منزوی كردن علوم اسلامی به كار گرفتند؛ در این میان انزوای مسجد و كاهش نقش آن در جامعه ، نیاز به تبیین دارد؛ در عین حال مساجد پایگاه و جایگاه نهضت های مقدس بسیاری در دو قرن اخیر بوده و صفحات سفیدی در تاریخ گشوده است .

رژیم گذشته نیز چون اسلاف خویش با توجه به اهمیت مساجد، سال ها تلاش كرد تا این مراكز مهم سیاسی - عقیدتی را همچون سایر ارزش های اسلامی از درون مسخ و بی محتوا كند و مساجد را جز برای مجالس فاتحه خوانی و تجمع مشتی بیكار تن پرور نزد مردم ، نشان ندهد و در نهایت مردم را از مسجد گریزان كند، از جمله شیوه های این رژیم انتخاب مهره های دست نشانده و مزدور تحت نام هیئت امناء برای مساجد بود كه در برابر حركت های مردمی موضع می گرفتند.

در انقلاب اسلامی

نیروهای فعال در مساجد به طور مستقیم در متن انقلاب شركت جستند، به گونه ای كه از آن پس ، مساجد نقش پایگاه ارتباطی مردم را به عهده داشتند و در وضعی كه نهضت اسلامی فاقد هر گونه تشكیلات منطبق با معیارهای معمولی بود، مساجد توانستند این نارسایی مهم را جبران كنند و به انسجام نیروهای مردمی بپردازند، مساجد محتوای اصیل خود را كه همان عامل تشكل و انسجام امت مسلمان و همچنین تربیت كادرهای اصیل اسلامی بود، باز یافتند؛ تاریخ به آتش كشیدن مساجد كشور از جمله مسجد جامع كرمان را كه توسط عوامل مزدور و رژیم منحوس پهلوی در زمان اوج گیری انقلاب ، انجام گرفت ، هرگز فراموش نخواهد كرد، امت مسلمان ایران در آن روزها بخوبی به این مهم واقف بود كه مساجد، میراث گران بهای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است و باید با همه وجود در برابر آن احساس ‍ مسئولیت كرد.

پس از انقلاب اسلامی نیز بسیاری از برنامه های انقلاب ، مانند رفراندوم ، شوراهای محلی ، كانون های بسیج اقتصادی و دیگر ضرورت های زمان در مساجد تشكیل شد، در آغاز جنگ تحمیلی ، مساجد اصلی ترین پایگاه نیروهای پیشرو و انقلاب به گرد آوری جوانان و سازماندهی تشكیل نیروهای رزمی و مردمی همت گماشت و همه روزه شمار بسیاری از نیروهای جنگی را به میدان نبرد گسیل می كرد.

امام جماعت مساجد در محله های گوناگون ، جوانان پر شور و مؤ من رزمنده را پیرامون خود جمع می كرد و بسیاری از نوجوانان كشورمان حساس ترین دوران زندگی خود را در مساجد گذراندند. با صدور فرمان امام خمینی قدس سره برای تشكیل ارتش بیست میلیونی نیز تنها جایی كه ظرفیت و قابلیت جذب و آموزش و سازماندهی نیروهای بسیج را دارا بود، مساجد محله ها بودند كه توانستند در مدتی كوتاه جوانان غیور را در چارچوب تشكیلات مردمی بسیج گرد آورند.

3 - مسجد پایگاه اجتماعی

نخستین پایگاه عبادی - سیاسی

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از هجرت به مدینه به منظور تشكیل جامعه اسلامی و استقرار نظام اعتقادی و اجتماعی اسلام ، رسما دولت اسلامی را در این شهر بنیاد نهاد؛ طبیعی است ایجاد چنین دولتی ، پرداختن به امور نوین و بنیانگذاری مؤ سسات و طرح مسائلی جدید را ضروری می نمود، كه از جمله آنها تاءسیس نهادی اجتماعی برای تجمع نیروها و مركزی برای رسیدگی به مسائل مردمی و تبیین سیاست اسلام بود.

بر این اساس ، پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله ، مسجد را به عنوان نخستین پایگاه و مجمع مسلمانان برای پرداختن به چنین اموری برگزید. به دستور آن حضرت ، زمینی خریداری و بنای مسجد آغاز شد؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله همراه با مهاجران و انصار با حركتی بنیادین و اجتماعی به كار ساختن مسجد پرداختند و بر اثر كوشش و اهتمام ایشان ، ساختمان مسجد در مدتی كوتاه به اتمام رسید. این مسجد، ساده و بی پیرایه و بسیار ابتدایی بود، زمینش از ریگ ، دیوارهایش از خشت ، منبرش از چوب و سقفش از شاخ و برگ درختان (116) ، اما چون جایگاه عبادت و نیایش رسول خدا صلی الله علیه و آله و مؤ منان راستین بود، فضایش آكنده از معنویت ، خلوص ، صفا، صمیمیت ، ایمان و عشق به پروردگار بود.

مسجد نه تنها به صورت جایگاه اصلی اجتماع مؤ منان برای برگزاری مراسم عبادی مورد استفاده بود، بلكه كانون معارف و احكام اسلامی ، مركز جهاد تبلیغاتی و ارشادی ، قرارگاه سیاسی و اداره دولت نیز به شمار می رفت . به این ترتیب ، مسجد در آن روزگار از نظر عملكرد نهادی با چندین نقش بود.

نخستین كانون همدلی

در بینش اعتقادی مسلمانان ، مسجد از آغاز به عنوان خانه خدا و محبوب ترین مكان ها، از ارزش و قداست خاصی برخوردار بود. استفاده از این مكان مقدس ، مستلزم مراعات آدابی خاص و احكامی ویژه بود، كه مسلمانان از طریق قرآن كریم و رهنمودهای پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله با آنها آشنا شده بودند.

اهتمام خاص رسول خدا صلی الله علیه و آله به برگزاری نماز جماعت در مسجد، سبب می شد كه مسلمانان ، جملگی در هر شبانه روز پنج بار برای شركت در این آیین عبادی سیاسی در مسجد حضور یابند و با بر پایی صفهایی منظم ، همه با هم به عبادت خدا بپردازند.

بدیهی است ، چنین اجتماع و گردهمایی كه در آن افراد كوچك و بزرگ ، ضعیف و نیرومند، فقیر و غنی در كنار یكدیگر به نماز می ایستادند، تا چه حد نفاق ها و كینه ها، بد بینی ها و بدخواهی ها، و همچنین اختلافات طبقاتی را از میان می برد و جای خود را به مهر و صفا و برادری و برابری می داد و تا چه اندازه این صفوف به هم فشرده مؤ منان ، سبب ایجاد وحشت و هراس در دلهای منافقان و دیگر مخالفان آیین نوین می شد.

در پرتو این گونه اجتماعات ، مسلمانان می توانستند به فراگیری دانش های سودمند و نیز حل و فصل بسیاری از مشكلات سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی جامعه خویش بپردازند، به این ترتیب ، مسجد، در قالب نخستین كانون عبادی ، نقشی بسیار مؤ ثر در تحقق سازندگی فردی و اجتماعی مسلمانان و بالطبع پیدایش جامعه ای هماهنگ ، متحد، نیرومند و مقاوم در آن روزگار، بر عهده داشت .

نخستین جایگاه دانش

زمانی اسلام در جزیرة العرب ظهور كرد كه جهل و بی خبری ، بخش گسترده ای از جهان آن روز را فرا گرفته بود و امواج ظلمت ، حتی محیطهای نیمه درخشان را سخت می كوبید. حجاز - كه به مهبط وحی مفتخر شد - چنان در شرك ، خرافه پرستی و سنت های زشت جاهلی غوطه ور بود كه چیزی به نام دانش و كسب آگاهی در آن محیط مفهومی نداشت ؛ امام علی علیه السلام كه شاهد چنین روزگاری بود، آن را بدین گونه توصیف می كند:

به هنگامی پیامبرش را برانگیخت كه مردم جهان در وادی حیرت ، گمراه و در میان امواج فتنه ها سرگردان بودند. هوس های كشنده ، عقل های آنها را ربوده بود و در میان اضطراب و جهل ، سرگردانی گرفتار بودند. (117)

اعراب جزیره تا آن حد در بیسوادی و دوری از علم و آگاهی به سر می بردند كه قرآن كریم با تعبیر امیین (بی سوادان ) از آنان یاد كرده است . (118) به شهادت تاریخ هنگامی فروغ اسلام در این محیط تاریك تابیدن گرفت كه جز هفده نفر در میان ایشان ، عموما خواندن و نوشتن نمی دانستند. (119) در چنین محیط تیره ای ، اسلام دعوت خود را علم آغاز كرد. در نخستین آیاتی كه بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل شد، اولویت دانش و معرفت مورد تاءیید قرار گرفت .

اقرا باسم ربك الذی خلق ، خلق الانسان من علق . اقرا و ربك الاكرم الذی علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم . (120)

بخوان به نام پروردگارت كه تو را آفرید، آدمی را از خون بسته آفرید؛ بخوان و پروردگار تو گرامی است ؛ آن پروردگاری كه انسان را به وسیله قلم آموخت ، آموخت ، آنچه را نمی دانست ). و از خداوند برای اول بار با نام رب كه از ماده تربیت است ، یاد شد.

در آیاتی دیگر امر تعلیم از مهمترین اهداف رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و وظایف اصلی آن حضرت بر شمرده شد:

هو الذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزكیهم و یعلمهم الكتاب و الحكمه . (121)

بر اساس این دیدگاه ، این آیین الهی فراگیری دانش را پیشاپیش هر كاری قرار داده و نشر علم را از مهمترین اهداف خود دانسته است ، آیات قرآن را كه پیوسته فرود آمد، مسلمانان را با بیانات گوناگون ، به اندیشیدن و بهره جستن از خرد خویش به منظور كسب آگاهی فرا خواند، كه از آن جمله است : افلا تعقلون ، لعلهم یتذكرون ، افلا یتذكرون ، فانظروا و نظایر فراوان این آیات كه در همه آنها افراد مسلمان را به تعقل و آزاد اندیشی فرا می خواند و روحیه دانش ‍ اندوزی و اندیشه ورزی را در ایشان تقویت می كرد.

سخنان رسول اكرم صلی الله علیه و آله و رهنمودهای آن حضرت نیز آكنده از ارج گذاری بر دانش و دانشمندان و تشویق به فراگیری علم و تحصیل و معرفت بود، كه از آن همه است :

طلب العلم فریضة علی كل مسلم و مسلمة .

فرا گرفتن دانش بر هر مرد و زن مسلمان واجب است .

من سلك طریقا یطلب فیه علما سلك الله به طریقا الی الجنة ، و ان الملائكة لتضع اجنتها الطالب العلم رضا به و انه یستغفر لطالب العلم من فی السماء و من فی الارض حتی الحوت فی البحر و فضل العالم علی العابد كفضل القمر علی سائر النجوم لیلة البدر و ان العلماء ورثه الانبیاء . (122)

كسی كه به راهی رود برای دانش جویی ، خداوند او را به راهی سوی بهشت رود. همانا فرشتگان با خرسندی بال های خویش برای دانشجو فرو نهند و اهل زمین و آسمان حتی ماهیان دریا برای دانشجو آمرزش طلبند و برتری عالم بر عابد مانند برتری ماه شب چهارده است بر ستارگان دیگر و دانشمندان وارث پیغمبرانند.

(اطلبو العلم ولو بالصین ). (123)

طلب كنید دانش را اگر چه در چین باشد.

با پیدایش چنین زمینه ای كه اسلام در آن روزگار جاهلی به وجود آورد، دانش و تحصیل آگاهی در میان پیروان این آیین رواج یافت و چونان فریضه ای دینی و واجبی عینی شد، در پرتو این مكتب بود كه مساجد، جایگاه های اصلی عبادت شد و در قالب نخستین كانون های دانش ، مورد استفاده قرار گرفت .

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله ، مسجد بزرگ مدینه را پایگاه اصلی علوم و معارف اسلامی قرار داد و خود به عنوان نخستین معلم در این دانشگاه اسلامی ، عرب آن روزگار را برای كسب دانش در یك حلقه به گرد وجود خود فرا خواند و در پرتو آیات قرآن كریم و افاضات آموزنده خویش به تعلیم و تربیت ایشان پرداخت .

در صحیح بخاری آمده است : روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بود، گروهی از اصحاب نزد او حضور داشتند، در این هنگام سه نفر وارد شدند.

دو تن از ایشان به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله رفتند، و در خدمت آن حضرت ایستادند، یكی از آن دو، جایی برای خود در حلقه اصحاب پیدا كرد و همانجا نشست و دیگری در پشت سر حضار، جای گرفت . نفر سوم در حالی كه از حاضران روی برتافته بود، از مسجد بیرون رفت . پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آیا شما را از حال این سه نفر آگاه كنم ؟ اما یكی از ایشان به خدا پناه برد، پس خداوند او را جای داد، دومی شرمگین شد، پس خداوند از وی شرم كرد، و اما سومی اعراض كرد، پس خدا نیز از وی اعراض كرد. (124)

همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله به منظور تعمیم خواندن و نوشتن در میان مسلمانان فردی به نام عبدالله بن سعید را ماءمور كرد تا خواندن و نوشتن را به دیگران بیاموزد. (125) پس از آنكه وی مدتی به امر سواد آموزی مردم مدینه مشغول بود، عده ای خواندن و نوشتن قرآن را فرا گرفتند. پس از جنگ بدر نیز پیامبر صلی الله علیه و آله مقرر كرد اسیران با سواد جنگ می توانند برای آزادی خود ده كودك را خواندن و نوشتن بیاموزند (126) ، به این ترتیب از آنجا كه سواد خواندن و نوشتن جنبه دینی و تقدس داشت ، مساجد به صورت نخستین كانون های سواد آموزی نیز مورد استفاده قرار گرفت .

مسجد مدینه و دیگر مساجد این شهر به روزگار پیامبر صلی الله علیه و آله رسما به صورت مراكز تعلیم و تعلم قرآن و بحث و بررسی مسائل دینی در آمد. مسلمانان پس از ادای فرایض دینی یا در فرصت های دیگر، در حلقه های علمی كه از سوی بعضی بزرگان صحابه همچون امام علی علیه السلام و دیگران تشكیل می شد، با شور و شوقی فراوان شركت می جستند و به فراگیری قرآن و فقه اسلامی می پرداختند؛ گاه رسول خدا صلی الله علیه و آله خود نیز به منظور تشویق اصحاب در این حلقه ها و نشست های علمی حضور می یافت و با این كار مقام دانش و دانشمندان را ارج می نهاد.

ابن عبد البر به نقل از یكی از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله به نام ابی القمراء آورده است : ما در مسجد رسول خدا صلی الله علیه و آله حلقه هایی داشتیم . وقتی ، آن حضرت از حجره اش ‍ بیرون آمد، به حلقه های داخل مسجد نگریست . آنگاه در كنار اصحاب قرآن نشست و فرمود:

بهذا المجلس امرت . (127)

چنانكه پیش از این اشاره كردیم ، تشكیل حلقه های علمی منحصر به مسجد النبی نبود، بلكه در دیگر مساجد مدینه نیز نشستهای بحث و بررسی مسائل دینی بر پا می شد، چنانكه مكحول گفته است :

ده تن از یاران پیامبر صلی الله علیه و آله مرا گفتند كه ما در مسجد قبا درس می خواندیم ، چون پیامبر بیرون می رفت فرمود: آنچه می خواهید بدانید فرا گیرید و خدا شما را پاداشی ندهد، مگر آنچه فرا گرفته اید به كار بندید. (128)

باید دانست فعالیت های آموزشی در مسجد در آن روزگار تنها در زمینه فراگیری قرآن و مسائل دینی نبود، بلكه جلسات ادبی نیز در مسجد تشكیل می شد؛ شاعران ، سروده های خود را در مسجد در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله می خواندند و گاه از سوی آن حضرت به دریافت جایزه مفتخر می شدند. كعب بن زهیر قصیده معروف خود بانت سعاد و قلبی الیوم مبتول را كه در مدح رسول خدا صلی الله علیه و آله سروده بود، در مسجد مدینه در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله خواند و از آن حضرت جایزه دریافت كرد (129) و نیز گفته اند: پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد تا در مسجد برای حسان بن ثابت منبری نهادند و او اشعارش را بالای منبر می خواند. (130)

به جز روایات مزبور، گزارشهای فراوان دیگری در متون تاریخی موجود است كه بر فعالیت های ادبی در مسجد به روزگار رسول اكرم صلی الله علیه و آله دلالت دارد، كه از آن همه به ذكر نمونه ای دیگر در اینجا اكتفا می شود.

در ذیل گزارش اسلام آوردن وفد تمیم در حضور پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است :

عطارد بن حاجب كه رئیس و پیشوای قوم بنی تمیم بود، با جماعتی از اقوام خود كه از جمله ایشان اقره بن حایس و زبرقان بن بدر بودند به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد رسیدند و گفتند:

یا محمد آمده ایم با تو مفاخرت كنیم و مفاخر و مآثر خود برشمریم .

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

برخیزید و بگویید تا چه خواهید.

آنگاه عطارد بن حاجب كه پیشوا و خطیب ایشان بود، بر خاست و این خطبه فرو خواند:

الحمد لله الذی علینا الفصل و هو اهله ، الذی جعلنا ملوكا و وهب لنا اموالا عظاما .

چون این بخواند به زمین نشست .

آنگاه سید، ثابت بن قیس را بخواند و گفت : برخیز وی را جواب ده .

پس گفت : ثابت بن قیس بر پای خاست و گفت :

الحمد لله الذی خلق السموات و الارض خلقه قضی فیهن امره و سمع كرسیه علمه .

و چون از این فارغ شده بود، دیگر شاعر ایشان برخاست و اشعار بگفت ، چون زبرقان كه شاعر ایشان بود این شعر بگفت ، حسان بن ثابت نه حاضر بود. سید كس بفرستاد و او را بخواند و حسان به مسجد آمد و اشعاری بخواند. (131)

در آن روز پس از اینكه حسان اشعارش را به پایان برد، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند حسان را تا زمانی كه از رسول خدا دفاع كند، به روح القدس تاءیید می كند، در آن روز پیامبر صلی الله علیه و آله و مسلمانان از خطبه ثابت و شعر حسان شادمان شدند. (132)

به این ترتیب : مسجد به عنوان نخستین پایگاه علمی در جامعه نو خاسته اسلامی رسالت خود را در انتشار علم و دانش و گسترش فرهنگ اسلامی آغاز و در این زمینه نقش بسیار مؤ ثری ایفا كرد. با گذشت زمان بتدریج موجبات علمی آن فراهم شد و همواره مسیر رشد و ترقی را پیمود، بدان سان كه تا سده چهارم هجری قمری ، مسجد به عنوان مهم ترین جایگاه دانش در جهان اسلامی همچنان فعال بود.



نخستین نهاد سیاسی

از آنجا كه در حكومت اسلامی میان مقامات مسئول و توده های مردم جدایی نیست و مسلمانان می توانند بر مسیر و جهت گیری های حكومت و بر پیشرفت امور جامعه نظارت كنند و مواضع خود را در مسائل سیاسی به طور آشكار اعلام نمایند و با ارائه برنامه ها، طرح ها و پیشنهادهای سازنده حكومت را یاری دهند، بر این اساس پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله پس از بنیان گذاری نظام نوین اسلامی در مدینه به منظور مداخله مسلمانان در شیوه حكومت و آگاه ساختن آنان با اهداف سیاسی اسلام ، مسجد را كه مركزی عمومی و محل تجمع مسلمانان برای ادای فرایض دینی بود، به عنوان پایگاه حكومت و نهاد سیاسی اسلام برگزید.

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مسجد اصول سیاسی اسلام را، بویژه در اموری كه می دانست مسلمانان از نظریات و تجربیات مفیدی برخوردارند، به شورا گذاشت ؛ در متون تاریخی آمده است كه پیامبر صلی الله علیه و آله برای اتخاذ مواضع مناسب در جنگ بدر، در یكی از مساجد اطراف مدینه به نام مسجد عرق الظبیه با اصحاب به مشورت پرداخت (133) همچنین برای رفتن به جنگ احد در مسجد مدینه با مسلمانان تبادل نظر كرد. (134)

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله مقدمات فكری و اجتماعی بیشتر غزوات را در مسجد فراهم می كرد، آن حضرت با ایراد خطبه های گرم و پرشور، مسلمانان را برای نبرد با دشمنان اسلام بسیج و از همانجا جنگجویان مسلمان را به جبهه های نبرد اعزام می كرد. به گفته ابن هشام ، پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحاب برای حضور در غزوه احد روز جمعه پس از پایان نماز از مسجد حركت كردند. (135)

در مغازی واقدی آمده است كه : پیامبر صلی الله علیه و آله برای شركت در جنگ حمراء الاسد در حالی كه بشدت مجروح شده بود (از جنگ احد) وارد مسجد شد و دو ركعت نماز گزارد. مردم جمع شده بودند و اهالی بالای مدینه هم وقتی فرمان را شنیدند خود را به مسجد رساندند؛ سپس پیامبر صلی الله علیه و آله دو ركعت نماز گذارد و فرمود كه اسبش را بر در مسجد حاضر كنند؟ آن حضرت زره پوشیده و مغفر بر روی سر انداخته بود، به طوری كه تنها چشمانش دیده می شد (136) . با این ترتیب ، مسجد به عنوان پایگاه جهاد و نهضت نیز نقش عمده ای در آن روزگار داشت .

فرستادگان قبایل و سران اقوام مختلف آن روز كه گاه برای برخی از مذاكرات با پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه می آمدند، در مسجد، با آن حضرت دیدار می كردند. (137)

جریان ملاقات آن حضرت با نمایندگان قبیله ثقیف در مسجد مدینه از جمله رویدادهای مهم عصر مدنی است كه اكثر مورخان به تفصیل به ذكر آن پرداخته اند. چنانكه واقد می گوید: پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله دستور داد سه سایبان از شاخ و برگ درخت خرما در مسجد بسازند و ایشان در آن سایبان شب ها تلاوت قرآن اصحاب را می شنیدند و شاهد عبادت آنان بودند. همچنین هنگام نمازهای واجب ، شاهد صفوف نماز مسلمانان بودند نمایندگان ، چند روزی در آنجا ماندند تا به دعوت رسول خدا صلی الله علیه و آله اسلام آوردند. (138)

فعالیت های قضایی ، فصل خصومات ، اجرای حدود بر بزهكاران و حبس و تاءدیب ایشان نیز در مسجد انجام می گرفت ؛ پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به حكم (فاحكم بینهم بما انزل الله ...). (139)

و نیز كریمه قرآنی :

فلا و ربك لا یؤ منون حتی یحكموك فیما شجر بینهم ثم لا یجدوا فی انفسهم حرجا معاقضیت ... . (140)

به پروردگارت سوگند كه ایمان نمی آورند مگر اینكه تو را حكم قرار دهند در آنچه میان ایشان اختلاف است ، سپس در خود احساس گرفتاری نمی كنند در آنچه قضاوت كنی ....

شخصا به امر قضاوت در میان مسلمانان می پرداخت و مشكلات ایشان را حل و فصل می كرد (141) . اگر متهمی به زندان و یا جاری شدن حد محكوم می شد، اجرای این حدود در مسجد صورت می گرفت . همچنین ، اسیران را پس از جنگ به مسجد می آوردند تا پیامبر صلی الله علیه و آله درباره آنها حكم صادر كند. (142) به این ترتیب ، مسجد در آن روزگار یك دادگستری به تمام معنا نیز بود كه كلیه امور قضایی در آن حل و فصل می شد.

باید یادآور شد كه مسجد از نظر عملكردهای سیاسی در دوره های بعد نیز همچنان فعال بود و همان گونه كه در جای خود خواهد آمد، بیشتر امور سیاسی آن روز همچون معرفی خلیفه ، مراسم بیعت با وی ، عزل و نصب استانداران و دیگر كارگزاران و مسئولان مملكتی ، نشست های مشورتی ، تحریض و ترغیب مسلمانان برای جهاد با كفار، اعزام نیرو به جبهه های نبرد و نیز امور قضایی ، مانند دادرسی ، بازداشت ، حبس و اجرای حدود، همگی در مسجد صورت می گرفت . به این ترتیب ، مسجد از آغاز حیات سیاسی در زمان رسول اكرم صلی الله علیه و آله تا اوایل عصر عباسی ، مركز كل فعالیت های سیاسی نهضت جهانی اسلام به شمار می رفت .

نخستین پایگاه تبلیغاتی

بی شك انگیزه و هدف اصلی از هجرت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به مدینه ، به گونه ای كه تاریخ گواهی می دهد، یافتن محیطی مناسب و آرام و دست یابی به وسایل و امكانات لازم برای تبلیغ و گستردن آیین اسلام بود؛ بر این اساس ، پس از استقرار رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدینه ، مسجد كه تنها مركز عمومی و كانون ارتباط جمعی در جامعه نو خاسته اسلامی به شمار می رفت ، به عنوان پایگاه اساسی كل فعالیت های تبلیغاتی مسلمانان ، مورد استفاده قرار گرفت .

پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در این پایگاه بزرگ تبلیغی در پرتو تعالیم آسمانی اسلام و از طریق تدریس ، وعظ، ارشاد، و ایراد خطبه های نماز جمعه و دیگر سخنرانی ها به نشر فرهنگ عظیم اسلامی پرداخت و با بر پایی آیین های با شكوه جمعه و جماعات و تشكیل حلقه های علمی در این مكان ، مجد و عظمت آیین خویش را به نمایش گذاشت .

برپایی صفوف به هم فشرده مؤ منان برای ادای فرایض روزانه و نیز تلاوت دلنشین آیات قرآن كه به همت بعضی از صحابه همچون عبدالله بن مسعود، زید بن ثابت ، ابی بن كعب و دیگران انجام می شد، در افراد و گروه هایی كه گه گاه به مدینه آمدند تاءثیر بسیار چشم گیری داشت . چنانكه فرستادگان قبیله ثقیف كه به منظور مذاكره با رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه آمد بودند، با دیدن چنین مناظری سخت تحت تاءثیر مسلمانان قرار گرفتند و به آیین اسلام گرویدند. (143)

بدین سان بر اثر كوشش های تبلیغی مسلمانان در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله زمینه های مناسبی برای پذیرش اسلام و دیگر افراد به وجود آمد، به طوری كه هر گاه نماینده ای از سوی یكی از قبایل و اقوام برای كسب اطلاع از آیین جدید به مسجد مدینه می آمد، بی درنگ اسلام را پذیرا می شد و به آن گردن می نهاد.

همچنین ، مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه ، دانشگاه بزرگ تبلیغی را می مانست كه در آن رسول خدا صلی الله علیه و آله در پرتو افاضات آموزنده خویش به تربیت مبلغان ورزیده ای همت گماشت و آنان را پس از آگاهی از قرآن و فقه اسلامی ، به نقاط مختلف جزیرة العرب اعزام كرد تا در پرتو هدایت و تعلیم ، مردم آن بلاد را از ظلمت جهل و شرك برهانند و به آغوش اسلام فرا خوانند؛ چنانكه تاریخ گویای آن است ، بر اثر فعالیت های تبلیغی این گروه از دانش آموختگان مكتب وحی و مدرسه رسالت بود كه نه تنها اسلام در سراسر جزیرة العرب راه یافت ، بلكه در فاصله كوتاهی پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله ، این آیین آسمانی بخش گسترده ای از جهان آن روزگار را فرا گرفت ، در نتیجه این فتح فرهنگی و ایدئولوژیكی بود كه مسجدها، منبرها، مجالس درس فقه ، حدیث ، ادبیات ، كلام تفسیر، اخلاق و دیگر دانش های اسلامی در سراسر سرزمین های قلمرو اسلام نمودار شد.

بدین گونه ، بر اثر موج علمی و فرهنگی كه این مبلغان مسلمان در نخستین سده های اسلامی در این نقاط ایجاد كرده بودند، مسجدها در تمام شهرهای بزرگ و حتی روستاها به صورت كانون های دانش و نشر فرهنگ و تمدن اسلامی در آمد.

مركز خدمات

از همان آغاز، مسجد علاوه بر نقش های علمی ، سیاسی و تبلیغی در زمینه فعالیت های امدادی و خدمات اجتماعی نیز نقشی عمده داشت ، گروهی از مستمندان مسلمان در مسجد زندگی می كردند و از كمك های مالی پیامبر صلی الله علیه و آله و دیگر مسلمانان بهره مند می شدند. این گروه كه قریب به چهارصد تن از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله را تشكیل می دادند، به دستور آن حضرت در بخشی از مسجد كه مسقف بود، سكنی گزیده بودند و ضمن اقامت در آنجا، قرآن می آموختند، روزه می داشتند و به جنگ می رفتند. (144)

در طبقات ابن سعد آمده است : شب ها رسول خدا صلی الله علیه و آله اصحاب صفه را فرا می خواند و هر چند تن از ایشان را برای صرف شام به منزل یكی از انصار می فرستاد و گروهی نیز با خود به منزل می برد و در آنجا از ایشان پذیرایی می كرد. (145)

خدمات پزشكی و درمانی مجروحان جنگ نیز در مسجد صورت می گرفت ، به گفته واقدی ، مجروحان جنگ احد در مسجد معالجه می شدند، مردم در مسجد، چراغ و آتش برافروخته بودند و مجروحان را مداوا می كردند. (146)

همچنین در جنگ خندق به دستور پیامبر صلی الله علیه و آله ، خیمه ای در مسجد برپا شد و سعد بن عباده كه در این جنگ مجروح شده و در آنجا بستری بود، مردم برای عیادت او به مسجد می آمدند. (147)

احمد عیسی در كتابی كه در باب بیمارستان ها نوشته ، معتقد است كه نخستین بیمارستان در اسلام ، همان خیمه ای بوده است كه پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام جنگ خندق برای درمان زخمیان در مسجد بر پا كرد و زنی رفیده نام را برای رسیدگی به حال مجروحان برگماشت . (148) به این ترتیب ، می توان گفت كه مسجد در آن روزگار و در مواردی ، نقش بیمارستان امروز را نیز ایفا می كرد.

از خدمات اجتماعی دیگری كه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد صورت می گرفت ، پخش كمك های مالی میان مسلمانان بود؛ در آن زمان هر گاه مالی از ناحیه ای به مدینه می رسید، آن را به مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله می آوردند و با نظر آن حضرت میان مردم تقسیم می شد، این رسم در مدت خلافت ابوبكر نیز باقی بود. (149)

مسجد و دیگر عبادتگاه ها

همزمان با ظهور اسلام ، اقوام و ملل مختلف جهان آن روز، بر حسب دیانت ها، معابد و پرستشگاه هایی كه داشتند، از قبیل : كلیساهای مسیحیان در مناطق روم ، آتشكده های ایرانیان و نیز عبادتگاه های اعراب جاهلی در جزیرة العرب ، با سیری در تاریخ ادیان و با نگاهی به وضع موجود پاره ای از این معابد كه تاكنون باقی است ، می توان به تفاوت های میان مسجد و دیگر عبادتگاه های موجود آن زمان به خوبی پی برد.

در این كتاب بر آن نیستیم كه به بحث و بررسی تفصیلی درباره تفاوت های مسجد با هر یك از معابد بپردازیم ، بلكه تنها اهم این تفاوت ها را از دو نظر نقش ها و عملكردها، و تركیب و نمای ساختمان ، مورد بررسی قرار خواهیم داد.

نقش ها و عملكردها

مسجد از آغاز، تنها در قالب معبدی ساده برای برگزاری مراسم عبادی بنیان نشده بود، بلكه از بدو تاءسیس علاوه بر اینكه جایگاه عبادت و محل ادای فرایض دینی مسلمانان بوده به صورت كانونی فراگیر، مركز تمام فعالیت های آموزشی ، سیاسی و اجتماعی آنان نیز به شمار می آمد، اما هیچ یك از معابد موجود آن زمان چنین عملكردهایی نداشت و فعالیت های رایج در آنها به مراسم مذهبی بی روح و بی محتوا محدود می شد.

برای نمونه بجاست به گوشه ای از مراسم و اعمال مذهبی مسیحیان در كلیسا و سپس مراسم و تشریفات خاص زردتشتیان كه در آتشكده های آنان از آغاز تاكنون معمول بوده است ، نگاهی كوتاه داشته باشیم .

عبادت در كلیسا بر خلاف نیایش در مساجد كه به صورت جماعت و از شكوه و عظمت خاصی برخوردار است و موجب پیوند مسلمانان با حضرت حق و نیز موجب تحكیم روابط و تحقق وحدت در جامعه اسلامی می شود. تنها به رفتن مسیحیان به كلیسای برای گوش دادن به سخنان كشیشان و هم آهنگ شدن در خواندن سرودهای مذهبی خلاصه می شود. این نوع نیایش هم اگر صد در صد درست می بود، تنها به حضور در كلیسا، آن هم هفته ای یك روز و یك ساعت محدود می شد. (150)

به هنگام نیایش ، كشیش مسیحی عباراتی از انجیل نقل می كرد و دیگر مسیحیان با وی به زمزمه می پرداختند.

سخنانی كه مجموعه نیایش مسیحیان را تشكیل می داد، چنین بود:

ای پدر ما كه در آسمان هستی و نام تو مقدس باد، و ملكوت تو بباید، اراده تو چنانكه در آسمان است در زمین هم حكمفرما باشد. امروز نان كفاف ما را بده ، قصور ما را ببخش ، همچنان ما كه قصور دیگران را درباره خود می بخشیم ؛ ما را هرگز به كارهای ناروا مكشان ، ولی ما را از تبهكاران رهایی بخش ، زیرا فرمانروایی و قدرت و پیروزی برای ابد از آن توست ، آمین . (151)

به جز این نیایش ، یكی دیگر از اعمال مذهبی مسیحیان كه در شب میلاد مسیح علیه السلام در كلیسا برگزار می شده است ، مراسم عشای ربانی است ؛ در این مراسم ، كشیش بزرگ ، پیشكاران خود را فرمان می دهد تا آرد بسیار خوبی خمیر كنند و نان فطیری بپزند و پیش او بیاورند، آنگاه پدر روحانی نان را با شیشه شراب به كلیسا می برد و پس از زدن ناقوس ، مسیحیان را برای اجرای این سنت آماده می كند، پس از اینكه كشیش از مقابل صف مسیحیان عبور كرد، رو به مشرق می ایستد، وی در حالی كه آن نان را در دست دارد اوراد و ازكاری می خواند و سپس به آن نان سجده می كند و جمیع حضار نیز از او تبعیت می كنند؛ سپس ، پدر روحانی جام شراب را به دست می گیرد و همگی بر آن شراب سجده می كنند.

كشیش نان را خرد می كند و هر قسمتی از آن را در دهان یكی از مسیحیان می گذارد، آنگاه همگی از ظرف شراب جرعه ای می نوشند و با این عمل ، یعنی خوردن نان و نوشیدن شراب تمامی گناهانش آمرزیده می شود. (152)

حال باید دید تفاوت میان آن گونه اعمال مرسوم در كلیسا و مراسم رایج در مسجد مانند نمازهای جماعت ، آیین های جمعه ، اذان ، ذكرها، اوراد و تسبیح های اسلامی تا چه اندازه است . درباره مراسم عبادی در آتشكده ها نیز باید دانست كه این مراسم به یك سری تشریفات و اعمال مذهبی خاص ‍ محدود می شد، كه به هیچ روی با فعالیت های رایج در مساجد شایسته مقایسه نیست . به گفته دكتر معین در آیین مزدیسنا، مانند مذهب كاتولیك مسیحی و بر خلاف اسلام كه مساجد آن ساده و بی تشریفات ، و وعاظ اسلام دارای لباس عادی روحانی هستند، آلات و ادوات فراوان و تشریفات مذهبی بسیار معمول است ، این تشریفات در آتشكده ها نیز جاری است ، در هر آتشكده كانون ویژه ای برای بر افروختن آتش هست كه جز موبد، نگهبان آتش ، احدی حق ورود به آن محدوده را ندارد. موبدان كه به سوی آتش می روند، پنام (دهن بند) بر روی می بندند تا از دم ایشان آتش مقدس آلوده نشود. (153)

در یزشن گاه (محل برگزاری تشریفات عبادت ) آلات و ادوات ویژه ای به كار گرفته می شود، از جمله هاون و دسته هاون است كه به منزله ناقوس مسیحیان به شمار می رفت و برای فشردن هوم (گیاه مقدس ) استعمال می شد برسم كه از چوب درختان مقدس مانند انار تهیه می شد، برسدان ، برسمچین ، چند پیاله كوچك برای هوم و پر اهوم (تشت نه سوراخه )، و ورس كه ریسمانی است و از موی گاو بافته می شود، بود. باید توجه داشت كه تهیه و تصفیه آتش نیز برای آتشكده ها مستلزم تشریفات گوناگون است ، كه در وندیدار یكی از اجزای اوستای ساسانی توضیح داده شده است : (154)

به این ترتیب می توان دریافت كه فعالیت های رایج در این معابد به همین گونه آداب و تشریفات خاص ، خلاصه می شد و از عملكردهای آموزشی ، سیاسی و اجتماعی مساجد در این عبادتگاه ها خبری نبود؛ برای نمونه می توان مقایسه ای میان نقش آموزشی مساجد و تاءثیر چشمگیر آن در شكوفایی و رشد فرهنگی مسلمانان و نیز عملكرد و نقش آتشكده ها در این زمینه در ایران آن روزه داشت .

با سیری در تاریخ مردم ایران در آن روزگار، در می یابیم كه مسئله تعلیمات عمومی پیش از ظهور اسلام در ایران وجود نداشت و برای نخستین بار به وسیله اسلام مطرح و فعالیت آن از مساجد به عنوان جایگاه های اصلی دانش آغاز شد.

به گفته استاد نفیسی ، پیش از اسلام ، تعلیم و تربیت و فرا گرفتن علوم متداول ، اول به موبدزادگان و نجیب زادگان اختصاص داشت (155) ، اغلب نزدیك به اتفاق مردم ایران از آن محروم بودند؛ به این ترتیب با وجود آن همه آتشكده كه در شهرها، بخش ها و دیگر نقاط ایران فعالیت داشت ، وضع آموزش عمومی بدین گونه بود، اما پس از ظهور اسلام و تابش فروغ دامن گستر آن بر سرزمین ایران ، تحصیل دانش چونان وظیفه ای مقدس ‍ مورد توجه نو مسلمانان قرار گرفت و دیری نپایید كه در پرتو عملكردهای علمی مساجد، زمینه مساعدی برای ظهور نوابغ بزرگ به وجود آمد و تمدنی اساسی پایه گذاری شد.

با توجه به نكات پیش گفته ، می توان به تفاوت بین نقش ها و عملكردهای مسجد و فعالیت های رایج در دیگر معابد و پرستشگاه های موجود آن زمان پی برد.

ساختمان

همان گونه كه قبلا اشاره شد، مساجد عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله بناهایی بسیار ساده و ابتدایی بود، این مساجد محدوده هایی بودند كه یك سوی آنها برای پرهیز از باد و باران با شاخ و برگ درختان پوشیده شده بود و قسمت دیگر آن بدون سقف بود. بر سقف مسجد هم بام گلینی نبود كه جلوی باران را بگیرد، هنگامی كه باران می آمد، مسجد پر از گل و لای می شد. (156)

زمین مسجد هم شنزاری بیش نبود كه مسلمانان بر روی آن نماز می خواندند.

خلاصه مساجد آن روزگار ساده و بی پیرایه بود، اما بر خلاف مساجد ساختمان های بسیار مجلل و با شكوه به معابد اختصاص داشت . در آنها ابزار و آلات فراوان و اشیایی از قبیل مجسمه ، جواهرات و سنگ های قیمتی بسیاری وجود داشت .

در این جا برای نمونه ، تركیب ساختمانی پاره ای از این عبادتگاه ها را مورد بررسی قرار می دهیم .

ابن رسته ، اطلاعات بسیار جالبی در باب كیفیت بنای بعضی از كلیساهای قسطنطنیه به دست می دهد كه در اینجا به نقل از بخشی از آن می پردازیم :

كلیسای سلطان دارای ده در است كه چهار در آن از طلا و شش در دیگ از نقره ساخته اند، در كلیسا جایگاهی است كه سلطان در آن می نشیند؛ مساحت و اندازه آن چهار ذراع است كه آن را از یاقوت و مروارید زینت كرده اند. سایر سقف های كلیسا از طلا و نقره مزین شده است . (157)

همچنین در وصف یكی از كلیساهای رومیه گوید:

در وسط شهر كلیسای بزرگی واقع شده كه صد ذراع ارتفاع دارد، بر سر آن برج گنبدی از جنس سرب ساخته اید، دیوارهای این كلیسا با طلا پوشیده و درهای آن از مس چینی ساخته شده است . درهای داخلی كه به نمازگاهشان باز می شود، همه پوشیده از طلاست . جایگاه هایی را كه كاهنان در آنها می نشینند، از طلا پوشانده اند. در آن كلیسا هزار بابزن طلایی وجود دارد كه در وسط هر صلیب ، مرواریدی نشانده اند. (158)

مسعودی نیز در باب معابد یونانیان و مردم شام قدیم به تفصیل سخن گفته و یاد آور شده است كه بیشتر آنها بناهای بسیار مرتفع با سنگ های تراشیده و نقش های عجیب داشتند و در خود بتها، مجسمه های طلا و نقره و اقسام جواهرات داشته است . (159)

اینك جای آن دارد كه نگاهی هم به شكل و نمای ساختمانی آتشكده های ایرانیان پیش از اسلام داشته باشیم ، در كتاب مزدیسنا و ادب پارسی در این باب آمده است :

آتشگاه را در محلی قرار می دهند كه اطراف آن حتما باز باشد، در هر آتشكده كانون ویژه ای برای بر افروختن آتش هست ، در سمت راست مقر آتش ، اتاقی است وسیع و چهار گوشه كه به قسمت های متعدد مساوی تقسیم شده و هر یك را برای وظیفه ای معین اختصاص داده اند، این اتاق را یزشن گا (محل برگزاری تشریفات عبادی ) می نامند. در شریعت زرتشت این قاعده مقرر بود كه آفتاب بر آتش نتابد، بنابراین سبك جدیدی در ساختمان آتشكده معمول شد، یعنی اتاقی معمولا تاریك در وسط می ساختند كه مكان افروختن آتش در آتشدان بود. (160)

كریستین سن نیز درباره ساختمان آتشكده ها نوشته است :

شكل بنای آتشكده ها در هر جا یكسان بود، آتشدان در وسط معبد قرار داشت و پیوسته آن آذر مقدس در آن می سوخته است . معمولا هر آتشكده هشت درگاه و چند اتاق هشت گوشه داشته است . (161)

در متون تاریخ نیز از تركیب ساختمانی برخی از آتشكده ها سخن به میان آمده است ، چنانكه مسعودی در وصف خرابه آتشكده قدیم استخر، چنین نوشته است :

بنایی عجیب و معبدی بزرگ است و ستون های سنگی شگفت انگیز دارد. سر ستون ها مجسمه های سنگی زیبا به شكل اسب و حیوانات تنومند دیگر ساخته شده است و محوطه ای با یك باروی بلند سنگی اطراف آن هست ، و تصویر اشخاص را با نهایت دقت تراشیده اند. (162)

از مجموعه آنچه گذشت ، می توان به تفاوت آشكار میان مسجد و دیگر معابد موجود آن زمان ، چه از لحاظ عملكردها و نقش های هر یك در جوامع آن روز، و چه از حیث سادگی و بی پیرایگی مسجد و تشریفات آنچنانی در آن عبادتگاه ها، پی برد.

4 - معمار انقلاب اسلامی و مساجد

بی تردید در اندیشه امام خمینی قدس سره ، مسجد و مقام و جایگاه ویژه ای دارد و اهمیت آن شایسته مقایسه با هیچ مركز و محل دیگری نیست ، به عقیده آن حضرت ، مسجدی سنگری است كه هیچ یك از سنگرهای اسلام به اندازه آن توانایی دفاع و حمایت از اسلام و انقلاب را ندارند.

اهتمام ایشان به مسجد مربوط به اواخر عمر پر بركت شان نبود، بلكه ایشان از شروع نهضت - و چه بسا قبل از آن - به مسجد و اهمیت آن سفارش و نصیحت می كردند؛ سعی ما در این بخش آن است كه اندكی از توجه و اهتمام بسیار آن عزیز امام راحل قدس سره را برای خوانندگان كتاب باز گوییم .

مساجد در صدر اسلام

مسجد النبی واقع در مدینه منوره ، هم محل عبادت و ادای فرایض دینی ، و هم مكانی برای مشورت و تصمیم گیری در امور سیاسی ، جنگ و صلح ، بهداشت و بهزیستی ، آموزش و فراگیری علوم گوناگون بود. همچنین پناهگاه و ملجاء غربیان ، بی كسان و ابن السبیل (در راه ماندگان ) و محل توزیع و تقسیم صدقات و زكات و... میان آنان بود.

حضرت امام قدس سره در اهمیت مساجد در صدر اسلام می فرمایند:

در صدر اسلام هر وقت مسلمین می خواستند به جنگ عزیمت كنند از مساجد تجهیز می شدند و هر وقت كه كار مهمی داشتند، در مساجد آن مطرح می ساختند و درباره مسائل سیاسی به بحث و گفتگو می نشستند... سعی می كردند كه مساجد ما به حال مساجد صدر اسلام برگردد و توجه داشته باشید كه عزلت و كناره گیری در اسلام نیست . (163)

حضرت امام قدس سره در جای دیگر با اشاره به فعالیت گسترده مسجد اظهار می دارند:

از مسجد راه می انداختند لشكر را به جنگی كه باید بكنند و به آنجایی كه باید بفرستند؛ از مسجد مسائل سیاسی طرح ریزی می شد؟ از مسجد، مسجد محل این بود كه مسائل سیاسی در آن طرح بشود. مع الاسف مساجد را ما كاری كردیم كه بكلی از مصالح مسلمین دور باشد و با دست ما آن طرح هایی كه برای ما ریخته بودند، با دست خود ما پیاده شد. (164)

مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مركز جنبش حركت های اسلامی بوده . از مسجد تبلیغات اسلامی شروع می شده است و از مسجد حركت قوای اسلامی برای سركوبی كفار و وارد كردن آنها در بیرق اسلام بوده است . همیشه در صدر اسلام مسجد مركز حركات و جنبش بوده است . (165)

موارد فراوان از این قبیل سخنان در كلام امام راحل قدس سره به چشم می خورد كه مجال بحث می خواهد، برای نمونه دو مورد دیگر از فرمایش های حضرت امام قدس سره بیان می شود:

مسیحیون خیال نكنند كه اسلام هم ، مسجد هم ، مثل كلیساست . مسجد وقتی در آن نماز بر پا می شده است ، تكلیف معین می كرده اند؛ جنگ ها از آن شالوده اش ریخته می شده است ، تدبیر ممالك از مسجد، شالوده اش ریخته می شده است . مسجد مثل كلیسا نیست .

كلیسا یك رابطه فردی ما بین افراد و خدای تبارك و تعالی - علی زعمهم - است ، لكن مسجد مسلمین در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و در زمان خلفایی كه بودند... مسجد مركز سیاست اسلام بوده است . در روز جمعه با خطبه جمعه مطالب سیاسی ، مطالب مربوط به جنگ ها، مربوط به سیاست مدون ، این ها همه در مسجد درست می شده است . شالوده اش در مسجد ریخته می شده است ، در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و در زمان دیگران و در زمان حضرت امیر علیه السلام . (166)

ما یك چنین سلطانی دیده ایم كه چراغ را خاموش می كند كه آن چراغ به قدر دو دقیقه كه با این شخص می خواهد صحبت عادی بكند، صحبت رفاقتی مثلا بكند، این دیگر روشن نباشد؛ خودش هم دستگاه و بارگاهش ‍ این مسجد است ؛ توی این مسجد می آید می نشیند، همه می آیند حرف هایشان را به او می زنند؛ از مسجد هم لشكر درست می كند و می فرستد به این طرف و آن طرف . (167)

از مجموع بیانات و فرمایش های امام راحل قدس سره در می یابیم كه در صدر اسلام مسجد مركز تصمیم گیری فرماندهی و اعزام نیرو به جنگ بوده و اصول سیاست اسلام و تصمیمات مهم حكومتی و سیاسی با تجمع در مساجد و مشورت و همفكری با مسلمانان گرفته می شده است .

مساجد در رژیم طاغوت

از جمله ترفندهای استعمار برای محو اسلام ، خاموش كردن چراغ و رونق مساجد بوده است ، این حیله خائنانه در رژیم های گذشته تا حد زیادی مؤ ثر افتاد و دولت های حاكم نیز در بسیاری موارد از این ترفند خائنانه استقبال كردند.

یكی از موضوعاتی كه حضرت امام قدس سره به كرات به آن اشاره كرده اند، همین وضع اسفبار مساجد در رژیم های گذشته بوده است :

اسلام منزوی در مساجد بود؛ با اسم اسلام ، اسلام را منزوی كردند؛ در چهار دیوار مساجد، مساجد بی تحرك . این مسجد الحرام و مساجد در زمان رسول اكرم صلی الله علیه و آله مركز جنگ ها و مركز سیاست ها و مركز امور اجتماعی و سیاسی بوده . این طور نبوده است كه در مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله همان مسائل عبادی نماز و روزه باشد، مسائل سیاسی اش بیشتر بوده . هر وقت می خواستند به جنگ بفرستند اشخاص را بسیج كنند و مردم را برای جنگ ها، از مسجد شروع می كردند این امور را.

مع الاسف در دنبال تبلیغات از صدر اسلام یعنی بعد از یك مدتی تا زمان ما مساجد یك مساجدی شده بود كه اسلام در آنجا محكوم می شد؛ محكوم كردن اسلام به این نیست كه كسی بگوید: من اسلام را محكوم می كنم . محكوم كردن اسلام به این است كه از چیزی كه اسلام می خواهد، در مسجد زیر پا گذاشته شود. (168)

حضرت امام خمینی قدس سره در یكی از سخنرانی های سال 43 كه درباره نقش های استعمار برای غارت ممالك اسلامی ایراد كردند، درباره سران رژیم منحوس پهلوی فرمودند:

آنجا (غرب ) رؤ سای بزرگ جمهور یكشنبه می روند آن طوری كه گفته می شود سراغ مراسم مذهبی شان ؛ اینجا شما یك نفر از این ها را توی مسجد می بینید؟ بله ، گاهی وقت ها پدرش می میرد، برادرش می میرد، چه می شود یك عبوری هم از اینجا می كند یا تمسخر و كذا، اما مسجد نیست این كه در نماز (سلاطین ما) حاضر می شوند. (169)

مع الاسف تبلیغات زیادی كه شاید از 300 سال پیش شده است ، یعنی از آن وقتی كه غرب به اینجا راه پیدا كرده و مطالعات در حال مردم مشرق عموما كرده اند و رسیدگی به اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی و اخلاقی مردم شرق آنها كرده اند. همه این ها را مطالعه كردند و به آن نتیجه رسیدند كه مسجد و محراب را و دانشگاه را باید به یك وضعی درست كرد كه نتیجه نداشته باشد. یعنی آن نتیجه ای كه از مسجد و محراب و منبر و از دانشگاه باید حاصل بشود خنثی كنند، چه بكنند، ماءمورشان كه رضا خان آمد و شاید (اگر) شما یادتان نباشد كه چه كرد. تمام منابر تعطیل شد، تمام مساجد نیمه تعطیل ، تمام مجالس روضه خوانی همه از بین رفت .... (170)

حضرت امام قدس سره در جایی دیگر فرمودند:

ما كه هنوز شاهد صدمات جانكاه شاه به اسلام بزرگ و كشورهای اسلامی هستیم ، جشنی نداریم . ما كه در هر فرصت مدارس و مساجد و دانشگاه هایمان مورد هجوم ماءمورین شاه است ، چطور ممكن است چراغانی كنیم . (171)

با توجه به سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی ، منظور رژیم گذشته این بوده است كه مساجد را از رونق بیندازند و جوانان را كه نیروی انسانی فعال جامعه اسلامی هستند، از مساجد به محافل فساد و بی بند و باری بكشانند و مسجد را به محل عبادت یك مشت پیرمرد و پیرزن اختصاص دهند، اما سیاست مدبرانه رهبر كبیر انقلاب حضرت امام خمینی قدس سره به گونه ای بود كه هر گاه احساس خطری برای اسلام می كرد، صریحا با اعلام خطر خود، مردم را از حیله و مكر دشمنان اسلام آگاه می ساخت كه نمونه بارز آن در سخنان اخیر الذكر ایشان راجع به اعیاد مذهبی و لزوم تداوم نهضت و هوشیاری ملت در برابر مردم فریب های شاه خائن دیده می شود.

مسجد به مثابه سنگر

از همان ابتدا، حضرت امام به این نكته عنایت داشتند كه مسجد در اسلام یك سنگر است و به مسجد باید به عنوان یك سنگر توجه و عنایت داشت ، سنگر محلی است كه نیروهای انسانی را از شبیخون و حمله دشمن در امان نگه می دارد و نیز در سنگر باید نیروها را تجهیز كرد تا برای حمله سنگین به دشمن آماده شوند. از این رو نقش مسجد فقط یك تهاجم علیه استبداد و فساد و بی بند و باری و این قبیل توطئه ها را پی ریزی كرد.

حضرت امام قدس سره در سال 47 در نامه ای خطاب به شهید حجت الاسلام سعیدی می فرمایند:

در هر صورت سنگرها را حتی الامكان نباید از دست داد. (172)

ایشان در پیامی خطاب به ملت ایران ابراز داشتند:

مساجد و محافل دینیه را كه سنگرهای اسلام در مقابل شیاطین است ، هر چه بیشتر گرم و مجهز نگه دارید. (173)

حضرت امام قدس سره در جمع روحانیون تهران فرمودند:

این مسجدها را سنگر قرار بدهید برای اسلام . در صدر اسلام از این مسجدها همه چیز بیرون می رفت . مسجد محل قضاوت بود. مسجد چه بود، مسجد محل بسیج بود، بسیج سپاه بود؛ این مسجدها را شما باید محكم نگه دارید، و این مساجد سنگرهای اسلام است . محراب ، محل حرب است ؛ این ها سنگرند برای اسلام حفظ كنید اینها را. (174)

و در جمع طبقات دیگر مردم فرمودند:

این ها را مسجد بد دیدند خصوصا در این دو سه سال اخیر؛ در این دو سه سال اخیر مسجد یك محلی بود كه مردم را به نهضت و به قیام بر ضد ظلم تهییج می كرد؛ این ها می خواهند این سنگر را بگیرند. (175)

حضرت امام قدس سره همین سفارش را به دانشجویان كرده اند:

اینها از مسجد می ترسند... شما دانشگاهی ها، شما دانشجویان ، همه تان مساجد را بروید پر كنید، سنگر هست اینجا، سنگرها را باید پر كرد. (176)

مسجد محل تربیت

این مساجد باید مركز تربیت صحیح باشد، و مساجد بحمدالله اكثرا این طوری است . اشخاصی كه در مسجد می روند، باید تربیت بشوند، تربیت های اسلامی مساجد را خالی نگذارید؛ آنهایی كه می خواهند نقشه بكشند و شما را دور كنند از مساجد، دور كنند از مراكز تعلیم و تربیت ، آنها دشمن های شما هستند.

باید در ماه مبارك رمضان تربیت و تعلیم به تمام معنا در همه بعدهایش در مساجد باشد، در محافل دیگر باشد؛ مساجد را خالی نگذارید... انقلاب از مساجد پیدا می شود؛ از این مساجد این طور امور تحقق پیدا می كند. هم دانشگاه ها را حفظ كنید، هم مساجد را حفظ كنید، منافات با هم ندارند.

دانشگاهی باشید، مسجد هم بروید، مساجد را هم تعمیر كنید، مساجد را هم آباد كنید از رفتن خودتان . (177)

لزوم توجه به جماعت

بدیهی می نماید كه اهمیت مسجد از این لحاظ است كه جماعتی در آن تشكیل می شود و همه كارهای آنان در مسجد صورت می پذیرد؛ یعنی در كنار نماز جماعت رسیدگی به دیگر امور نیز به صورت جماعت صورت می پذیرد، پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در این باره فرمودند:

ید الله مع الجماعه .

دست خدا همراه جماعت است .

نماز را در جماعت بخوانید، اجتماع باید باشد. (178)

اجتماعاتتان را حفظ كنید. مساجدتان را محكم نگه دارید. (179)

اجتماع كنید نمازهای جمعه را با شكوه بجا آورید و نمازهای غیر جمعه را هم كه شیطان ها از نماز می ترسند، از مسجد هم می ترسند. (180)

مع الاسف ، ما استفاده نتوانستیم بكنیم از این اجتماعاتمان ، نه از آن اجتماعات بزرگمان و نه از این اجتماعات كوچكمان ؛ این برای این بود كه تبلیغات اسباب این شده بود كه مسجدی ها را در آن مسجد محصور كرده بود؛ مسجد مركز تبلیغ است ؛ در صدر اسلام از همین مسجدها جیش ها، ارتش ها راه می افتاد. مركز تبلیغ احكام سیاسی و اسلامی بوده هر وقت یك گرفتاری را طرح می كردند، صدا می كردند كه الصلوة مع الجماعة ، اجتماع می كردند، این گرفتاری را طرح می كردند، صحبتها را می كردند مسجد مركز اجتماع سیاسی است و از یك قدری وسعتش زیادتر می شود نماز جمعه باید در هر فرصت و برای هر حادثه ، اجتماعات خود را هر چه بیشتر در مساجد و محافل و فضاهای باز عمومی بر پا نمایید، و از قرآن كریم و عدالت اسلامی دفاع كنید. (181)

حضور در مساجد

با توجه به مجموع سخنان پیامبر گونه امام راحل قدس سره در مورد نقش ‍ مهم و سرنوشت ساز مساجد در جامعه اسلامی ، بجاست در بخش آخر این بحث به سفارشات و نصایح امام راحل عظیم الشاءن توجه كنیم و در ضمن ، مسائل ضروری قابل طرح در مساجد را از كلام ایشان بشنویم .

این مساجد است كه این بساط را درست كرد، این مساجد است كه نهضت را درست كرد؛ در عهد رسول الله صلی الله علیه و آله هم و بعد از آن هم ، تا مدت ها مسجد مركز اجتماع سیاسی بود؛ مركز تجییش جیوش ‍ بود. محراب یعنی مكان حرب ، مكان جنگ ، هم جنگ با شیطان و هم جنگ با طاغوت . از محراب ها باید جنگ پیدا شود، چنانچه بیشتر، از محراب ها و از مسجدها پیدا می شد.

ای ملت ، مسجدهای خودتان را حفظ كنید. ای روشنفكران ، مسجدها را حفظ كنید، روشنفكر غربی نباشید، روشن فكر وارداتی نباشید؛ ای حقوقدان ها مسجدها را حفظ كنید؛ بروید به مسجد... تا این نهضت به ثمر برسد، مملكت شما نجات پیدا كند. (182)

امام راحل در سال 57 فرمودند:

گویندگان محترم در مجامع و مساجد وظیفه دارند كه مصایب وارده بر ملت ایران را در این 50 سال سلطنت پهلوی ، خصوصا در این چند ماه اخیر و كشتار اخیر شهر مقدس مشهد در جوار حضرت ثامن الاءئمه علیه السلام و در رفسنجان به سمع مردم برسانند و آنان را از مسائلی كه مفید برای اسلام و مصالح مسلمین است ، آگاه گردانند. (183)

ایشان در سال 52 یعنی در اوج اختناق رژیم ستمشاهی ابراز داشتند:

وظیفه علمای اعلام و مبلغین است كه جرائم اسرائیل را در مساجد و محافل دینی به مردم گوشزد كنند. (184)

این تاءكید و سفارش فقط مخصوص دوران قبل از انقلاب نبود، بلكه در سال های پس از پیروزی انقلاب شكوهمند اسلامی نیز به آن سفارش ‍ می كردند؛ به طوری كه در فرازی از پیام برائت به زائران بیت الله الحرام در سال 66 چنین فرمودند:

مساجد بهترین سنگرها و جمعه و جماعات مناسب ترین میدان تشكل و بیان مصالح مسلمین می باشند؛ امروز دولت ها و سرسپردگان ابرقدرت ها اگر چه به جنگ جدی با مسلمانان برخاسته اند و همچون دولت هند مسلمانان بی گناه و بی پناه آزاده را قتل عام می كنند، ولی هرگز جرئت و قدرت تعطیل مساجد و معابد مسلمین را برای همیشه ندارند و نور عشق و معرفت میلیون ها مسلمان را نمی توانند خاموش كنند. در عین حال اگر آنان مساجد و محافل مذهبی و سیاسی علمای اسلام را به تعطیلی بكشانند و حتی علمای اسلام را در ملاء عام به دار كشند، خود، دلیل مظلومیت اسلام و موجب توجه بیشتر مسلمانان به روحانیت و پیروی از آنان می شود. (185)

سخن را با دو فراز دیگر از سخنان گهربار آن امام عظیم القدر قدس سره به پایان می بریم ، با اذعان به این نكته كه آنچه اشاره شد مجموع بیانات حضرت امام قدس سره درباره مساجد نبود، حتی اگر بتوانیم همه مواردی كه آن حضرت درباره مساجد و اهمیت آن فرموده اند بازگو كنیم ، از بیان توجهات قلبی و عنایات ذهنی و فكری ایشان عاجز و قاصریم .

من امیدواریم كه همه آقایان در این ماه مبارك همتشان را صرف كنند به اینكه مردم را مهیا نگه دارند و مردم را مجهز نگه دارند، اسلام را با دست مردم نگه دارید و خودتان هم در مساجد، در منابر، مردم را دعوت به صلاح بكنید، و دعوت به اینكه دنبال مسائل باشند و بگویید به آنها كه فاستقم كما امرت و من تاب معك ، آنی كه پیغمبر را نگران كرده است . (186)

مسجد محلی است كه از مسجد باید امور اداره بشود، این مساجد بود كه این پیروزی را با راءی ملت ما درست كرد؛ این مراكز حساسی است كه ملت باید به آن توجه داشته باشند؛ این طور نباشند كه خیال كنند كه حال ما دیگر ما پیروز شدیم ، دیگر مسجد می خواهیم چه بكنیم ؛ پیروزی ما برای اداره مسجد است ، مراكزی كه مراكز بسط حقیقت اسلام است ، بسط فقه اسلامی است و آن مساجد است . این ها را خالی نگذارید. این یك توطئه است كه می خواهند مسجدها را كم كم خالی كنند... اینكه می آیند مسجدها را می خواهند خلوت كنند و بیچاره جوان ها و متدینین ما هم اشتباها به خطا می روند، این است كه مسجدها كم كم امسال یك قدری ماه رمضانش كمتر باشد، سال دیگر یك خرده كمتر، بعد از ده سال ، پانزده سال دیگر چه بشود. آنها عجله ندارند، به تدریج هر چه شد؛ شما باید هوشیار باشید كه مسجدهایتان و محراب هایتان و منبری های تان را حفظ كنید و بیشتر از سوابق ، شمایی كه این معجزه را از مسجد دیدید كه هم قدرتها را در هم شكست ... نباید سستی كنید... مسجدها را محكم نگه دارید و پر جمعیت كنید.

من امروز باید بگویم كه تكلیف است برای مسلمان ها، حفظ مساجد امروز جزء اموری است كه اسلام به او وابسته است . (187)






4-الطريحي ، فخرالدين : جمع البحرين ، تحقيق سيد احمد حسيني ، المكتبة المرتضوية ، تهران 1368 ه ق ، ج 3، ص 65.

5-الخوزي ، اشر توني ، سعيد: اقرب الموارد في فصح العربية و الشواره ، المكتبة الحجازية ، بيروت ص 495.

6-الزبيدي ، محمد مرتضي : تاج العروس (من اهر القاموس )، منشورات دارمكتبة الحياة ، لبنان ، ج 2، ص 371.

7-الزبيدي ، محمد مرتضي : تاج العروس (من اهر القاموس )، منشورات دارمكتبة الحياة ، لبنان ، ج 2، ص 371.

8-راغب اصفهاني ، مفردات الفاظ القرآن ، تحقيق نديم مرعشي ، دارالكتب العلمية ، ص 271.

9-زركشي ، محمد بن عبدالله ، اعلام المساجد باحكام المساجد، تحقيق ابو الوفاء مصطفي المراغي ، دارالكتب المصرية ، قاهره ، 1403 ه ق ، ص 28.

10-كهف / 21.

11-اسراء / 1.

12-النجفي ، محمد حسن ؛ جواهر الكلام ، دارالكتب الاسلامية ، تهران ، 1392 ه ق ، ج 14، ص 61.

13-سيوطي ، عبدالرحمن ؛ حسن المحاضرة في اخبار مصر و القاهرة ، مطبعة الموسوعات ، مصر، ج 2، ص 149.

14-عبدالوهاب ، حسن ؛ تاريخ المساجد الاشريه ، دارالكتب المصرية ، قاهرة ، ص 8.

15-سوره بقره آيات 145، 150، 151، 191، 196، 217؛ مائده / 2؛ اعراف / 29 و 31؛ انفال / 34؛ توبه / 7؛ اسراء / 1؛ كهف / 21؛ عنكبوت / 7؛ فتح / 25 و 27؛ حج / 25.

16-سوره بقره / 14 و 187؛ توبه / 17 و 18؛ حج / 40؛ جن / 18.

17-بقره / 125.

18-رازي ، ابوالفتوح : تفسير، لقيم و حواشي مهدي الهي قمشه اي ، انتشارات علمي ، تهران 1325، ج 1، ص 311.

19-رازي ، ابوالفتوح : تفسير، لقيم و حواشي مهدي الهي قمشه اي ، انتشارات علمي ، تهران 1325، ج 1، ص 311.

20-ابراهيم / 37.

21-بقره / 127.

22-نهج البلاغه : خطبه تاصحه ، ص 794.

23-طبرسي ، الفضل : مجمع البيان في تفسير القرآن ، انتشارات اسلاميه تهران ، 1390 ه ق ، ص 204.

24-طباطبائي ، سيد محمد حسين : الميزان في تفسير القرآن ، ترجمه ناصر مكارم شيرازي ، نشر فرهنگي رجاء، تهران ج 3، ص 582.

25-جن / 18.

26-غافر / 60.

27-الميزان ، ج 20، ص 206.

28-الميزان ، ج 20، ص 206.

29-مبيدي ، رشيد الدين : كشف الاسرار و عدة الابرار، به انضمام علي اصغر حكمت ، تهران 1339، ج 10، ص 256.

30-سوره توبه / 107 - 108.

31-واحدي نيشابوري ، علي : اسباب النزول ، ترجمه محمد جعفر اسلامي ، انتشارات بنياد علوم اسلامي ، تهران ، صص 175 و 176.

32-الميزان ، ج 9، ص 622.

33-تفسير الضوح رازي ، ج 5، ص 253.

34-مجمع البيان ، ج 5، ص 73.

35-الميزان ، ج 9، ص 622.

36-توبه / 17 و 18.

37-كشف الاسرار، ج 4، ص 102.

38-تفسير ابوالفتوح الرازي ، ج 5، ص 140.

39-كشف الاسرار، ج 4، ص 103.

40-زمخشري ، محمد: الكشاف دار المعرفة ، بيروت ، ج 4، ص 179.

41-الكشاف ، ج 2، ص 179.

42-رشيد، رضا، محمد: المنار، دارالمعرفة ، بيروت ، ج 6، ص 214.

43-نور / 36.

44-الكشاف : ج 3، ص 68.

45-الميزان ، ج 15، ص 178.

46-حج / 41.

47-كشف الاسرار: ج 6، ص 536.

48-همان ماءخذ: ج 6، ص 537.

49-بقره / 114.

50-المنار: ج 1، ص 431.

51-المنار: ج 1، ص 431.

52-حج / 41.

53-مستدرك الوسائل : صص 313 و 359.

54-مستدرك الوسائل : صص 313 و 359.

55-هال ناقة : صص 359 و 554.

56-مغزي ، اسماعيل ، جامع الاحاديث : ج 4، ص 452.

57-وسائل الشيعه ، ج 3، ص 556.

58-مستدرك الوسائل : ج 3، ص 366.

59-جواهر الكلام : ج 14، ص 73.

60-مستدرك الوسائل : ج 3، ص 363.

61-جواهر الكلام : ج 14، ص 112.

62-مالك بن انس ؛ الموطا، چاپ مصر، ص 56.

63-الكاند هلوي ، حياة الصحابة : چاپ بيروت ، ج 3، ص 106.

64-العاملي ، زين الدين ، منية المريد: چاپ قم ، ص 26.

65-بحراني ، يوسف ، الحدائق الناظرة في احكام العشرة الطاهرة : چاپ نجف ، ج 7، ص 264.

66-مستدرك الوسائل : ج 3، ص 364.

67-وسائل الشيعه : ج 3، ص 480.

68-همان ماءخذ: ج 3، صص 480 و 482.

69-همان ماءخذ: ج 3، صص 480 و 482.

70-همان ماءخذ: ج 3، ص 85.

71-مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 356.

72-وسائل الشيعه : ج 3، ص 18.

73-جواهر الكلام : ج 14، ص 138.

74-وسائل الشيعه ، ج 3، ص 507.

75-همان ماءخذ، ج 3، ص 511.

76-جواهر الكلام : ج 14، ص 88.

77-مستدرك الوسائل : ج 3، ص 386.

78-مستدرك الوسائل : ج 3، ص 386.

79-كاظمي ، سيد محمد مهدي ، تحفة الساجد في احكام المساجد: بغداد، 1376 ه ق ، ص 50.

80-مجلسي ، محمد باقر، بحار الانوار: تمر سته الوفاء، بيروت ، 143 ه ق ، ج 83، ص 374.

81-مستدرك الوسائل : ج 3، صص 352 و 380.

82-مستدرك الوسائل : ج 3، صص 352 و 380.

83-وسائل الشيعة : ج 3، ص 333.

84-همان ماءخذ: ج 3، صص 503 و 504.

85-همان ماءخذ: ج 3، صص 503 و 504.

86-مستدرك الوسائل : ج 3، صص 392 و 393.

87-مستدرك الوسائل : ج 3، صص 392 و 393.

88-وسائل الشيعه : ج 3، ص 518.

89-همان ماءخذ: ج 3، ص 518.

90-تحفة الساجد في احكام المساجد: ص 68.

91-طباطبايي ، سيد محمد كاظم ، العروة الوثقي ، تعليق امام خميني قدس سره ، مكتبة الوجداني ، قم ، 1400 ه ق ، ص 212.

92-تحفة الساجد في احكام المساجد: ص 68.

93-بقره / 125.

94-شهابي ، محمود، ادوارفعة : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، تهران ، 1368 ش ، ج 1، ص 16.

95-وسائل الشيعه : ج 1، باب 9، ح 2.

96-تحفة الساجد في احكام المساجد: ص 87.

97-جواهر الكلام : ج 14، ص 89.

98-محقق حلي ، جعفر، شرايع الاسلام : تحقيق عبدالحسين محمد علي بقال ، انتشارات اسماعيليان ، قم ، 1409 ه ق ، ج 1، ص 117.

99-عاملي ، زين الدين ، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية : جامعة النجف الدينية ، 1398 ه ق ، ج 1، ص 554.

100-العروة الوثقي : ص 212.

101-مستدرك الوسائل : ج 3، ص 381.

102-وسائل الشيعه : ج 3، ص 507.

103-تحفة الساجد في احكام المساجد: ج 117 به نقل از المنتهي ، ص 388.

104-همان ماءخذ: ص 141.

105-الروضة البهية : ج 1، ص 548.

106-مستدرك : ج 3، ص 371.

107-تحفة الشاجد: ص 177.

108-العروة الوثقي : ص 213.

109-همان ماءخذ: ص 213.

110-بحارالانوار: ج 3، ص 37.

111-مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 375.

112-همان ماءخذ: ج 3، ص 372.

113-مستدرك الوسائل : ص 158.

114-همان ماءخذ، ص 159.

115-صحيفه نور: ج 12، صص 330 و 334، 20 تيرماه 1359.

116-ابن سعد، محمد، الطبقات الكبري : بيروت ، 1957 م ، ج 1، صص 231 و 250.

117-نهج البلاغه ، خطبه 91، ص 282.

118-جمعه / 2. 119-بلاذري ، احمد بن يحيي ، فتوح البلدان ، با تعليق رضوان محمد رضوان ، بيروت دار الكتب العلمية ، ص 382.

120-علق / 1 - 5.

121-جمعه / 2.

122-كليني ، محمد بن يعقوب ، اصول كافي : ترجمه و شرح سيد جواد مصطفوي ، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت عليهم السلام ، تهران ، ج 1، ص 42.

123-شهيد ثاني ، زين الدين الجبعي ، منية المريد: اعداد سيد احمد حسيني ، مجمع الدخائر الاسلامية ، قم ، 1402 ه ق ، ص 25.

124-بخاري ، ابو عبدالله بن محمد، الجامع الصحيح : شرح الكرماني ، داراحياء التراث العربي ، بيروت ، 1401 ه ق ، باب العلم ، ج 1، ص 15.

125-عزتي ، ابوالفضل ، آموزش و پرورش اسلامي ، انتشارات بعثت ، تهران ، 1366، ص 287.

126-قلقشندي ، ابوالعباس احمد، صبح الاعشي في صناعة الانشاء: قاهره ، 1917 م ، ج 3، ص 14؛ كتاني ، التراتيب الادارية ، داراحياء التراث العربي ، بيروت ، ج 1، ص 48.

127-ابن عبدالبر، يوسف ، الاستيعاب في معرفة الاصحاب : تحقيق علي محمد البجاوي ، مكتبة النهضة ، قاهره ، ج 4، ص 164.

128-زرقاني ، محمد عبدالعظيم مناهل العرفان في علوم القرآن : انتشارات داراحياء الكتب العربية ، ج 1، ص 314.

129-رفيع الدين همداني ، اسحق بن محمد، سيرت رسول الله صلي الله عليه و آله : تحقيق اصغر مهدوي ، بنياد فرهنگ ايران ، تهران ، 1366، ج 3، ص 952.

130-واقدي ، محمد بن عمر، المغازي : ترجمه محمود مهدوي دامغاني ، انتشارات مركز دانشگاهي ، تهران ، 1366، ج 3، ص 745.

131-سيرت رسول الله صلي الله عليه و آله : ج 2، ص 1092.

132-المغازي : ج 3، ص 745.

133-سمهودي ، شهاب الدين احمد الحسيني ، وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفي : مطبعة الآداب ، مصر 1326 ه ق ، ج 2، ص 167. 134-ابن هشام ، عبدالملك ، السيرة النبوية : مصر 1355 ه ق ، ج 3، ص 67.

135-ابن هشام ، عبدالملك ، السيرة النبوية : مصر 1355 ه ق ، ج 3، ص 67.

136-المغازي . ج 1، ص 247.

137-ابراهيم حسن ، حسن ، تاريخ سياسي اسلام : ترجمه ابوالقاسم پاينده ، تهران ، ج 1، ص 102.

138-المغازي : ج 3، ص 733.

139-مائده / 48.

140-نساء / 65.

141-قرشي ، محمد بن محمد، معالم القربة في احكام الحسبة : تحقيق محمد محمود شعبان و صديق احمد عيسي المطيعي ، الهيئة المصرية العامة للكتاب ، مصر، 1976 م ، مقدمه ، ص 15؛ مدكور، محمد سلام ، القضاء في الاسلام ، قاهره ، ص 22.

142-الجامع الصحيح : ج 3، ص 123.

143-المغازي : ج 3، ص 734.

144-غنيمة ، عبدالرحيم ، تاريخ دانشگاه هاي بزرگ اسلامي ؛ ترجمه محمد وحيد گلپايگاني ، بنگاه ترجمه و نشر كتاب ، تهران ، 1350 ه ق ، ص 112.

145-الطبقات الكبري : ج 1، ص 225.

146-المغازي : ج 1، ص 180.

147-الجامع الصحيح : ص 123.

148-تاريخ دانشگاه هاي بزرگ اسلامي : ص 168.

149-ابن طقطقي ، محمد بن علي ، تاريخ فخري : ترجمه محمد وحيد گلپايگاني ، بنگاه ترجمه و نشر كتاب ، تهران ، 1350 ه ق ، ص 112.

150-مسيحيت و عهدين : صص 22 - 23.

151-ترابي ، علي ، تاريخ اديان : انتشارات اقبال ، تهران ، 1341، ص 307.

152-حقيقت مسيحيت : هئيت تحريريه مؤ سسه در راه حق ، 1355، صص 119 - 122، به نقل از انيس ‍ الاعلام ، ج 1، ص 296.

153-معين ، محمد، مزديسنا و ادب فارسي : انتشارات دانشگاه تهران ، 1326، صص 194 - 196.

154-معين ، محمد، مزديسنا و ادب فارسي : انتشارات دانشگاه تهران ، 1326، صص 194 - 196.

155-نفيسي ، سعيد، تاريخ اجتماعي ايران : تهران ، ج 2، صص 25 - 26.

156-ابن رسته ، احمد بن عمر، الاعلاق النفيسة : ترجمه و تعليق دكتر حسين قره چانلو، انتشارات امير كبير، تهران ، 1356، ص 141.

157-ابن رسته ، احمد بن عمر، الاعلاق النفيسة : ترجمه و تعليق دكتر حسين قره چانلو، انتشارات امير كبير، تهران 1365، ص 141.

158-همان : صص 149 - 150.

159-مسعودي ، علي بن الحسين ، مروج الذهب : ترجمه ابوالقاسم پاينده ، بنگاه ترجمه و نشر كتاب ، تهران ، 1344، ج 1، صص 593 - 597.

160-مزديسنا و ادب فارسي : صص 194 - 196.

161-كريستن سن ، آرتور، ايران در زمان ساسانيان : ترجمه رشيد ياسمي ، انتشارات ابن سينا، تهران ، 1351، صص 182 - 183.

162-مروج الذهب : ج 1، ص 605.

163-صحيفه نور: 22 جلدي ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، ج 17، ص 54: بيانات امام در جمع ائمه جمعه مراكز استان هاي سراسر كشور، 22/7/1361.

164-همان : ج 18، ص 276: بيانات امام در جمع مهمانان شركت كننده در دومين كنگره جهاني ائمه جمعه و جماعات ، 23/2/1363.

165-همان : ج 6، ص 49: بيانات امام در جمع اعضاي هيئت نمايندگي عالي رتبه روحاني عربستان سعودي ، 1/2/1358.

166-همان : ج 1، ص 64: بيانات امام در مورد وظايف و مسئوليت هاي رؤ سا و سلاطين دول اسلامي و علماي اسلام .

167-همان : ج 2، ص 235: بيانات امام در مورد ابعاد سياسي عبادي احكام اسلام و كيفيت حكومت اسلامي ، 6/8/1358.

168-همان : ج 18، صص 67 - 68: بيانات امام در ديدار با نماينده امام و سر پرست حجاج ايراني و روحانيون كاروان هاي حج ، 26/5/1362.

169-همان : ج 1، ص 92: بيانات امام در مورد نقشه هاي استعمار براي غارت ممالك اسلامي ، 18/6/1343.

170-همان : ج 7، ص 127: بيانات امام در ديدار با جامعه وعاظ تهران ، 26/3/1358.

171-همان : ج 2، ص 79: پيام امام به امت مسلمان ايران در خصوص اعياد مذهبي ، 13/4/1357.

172-همان : ج 1، ص 148: نامه امام خطاب به حجت الاسلام شهيد سعيدي .

173-همان : ج 1، ص 190: پيام امام به ملت ايران ، 20/6/1351.

174-همان : ج 15، ص 58: بيانات امام در جمع روحانيون تهران ، 10/4/1360.

175-همان : ج 13، ص 177: بيانات امام در جمع اقشار مختلف مردم قم ، 27/8/1359.

176-همان : ج 13، ص 177: بيانات امام در جمع دانشجويان و اساتيد دانشكده الهيات و معارف اسلامي ، 14/3/1359.

177-همان : ج 12، ص 217 - 218: بيانات امام در جمع اعضاي انجمن اسلامي كاركنان وزارت كشور و استانداري ها و رؤ ساي آموزش و پرورش سراسر كشور، 1/10/1359.

178-همان : ج 12، ص 148: بيانات امام در جمع دانشجويان و اساتيد دانشكده الهيات و معارف اسلامي ، 14/3/1359.

179-همان : ج 12، ص 149: بيانات امام در جمع دانشجويان و اساتيد دانشكده الهيات ، 14/3/1359.

180-همان : ج 12، ص 149: بيانات امام در جمع دانشجويان و اساتيد دانشكده الهيات ، 14/3/1359.

181-همان ، ج 2، ص 98: پيام امام به ملت شريف ايران و دعوت به تداوم نهضت ، 15/6/1357.

182-همان : ج 7، ص 58: بيانات امام به مناسبت سالگرد 15 خرداد، 15/3/1358.

183-همان : ج 2، ص 84: پيام امام به ملت ايران در مورد لزوم تداوم نهضت و هوشياري ملت در برابر مردم فريب هاي شاه )))، 5/5/1357.

184-همان ماءخذ: ج 1، ص 207، 23/6/1352.

185-همان ماءخذ: ج 2، ص 127، 6/5/1366.

186-همان ماءخذ: ج 18، ص 21، 21/3/1362.

187-همان ماءخذ: ج 12، صص 330 - 334، 20/4/1359